گروگانگیری ۱۰۰ سالهی دیوانسالاری در ایران
تا جایی که به یاد دارم، چه پیش از انقلاب و چه پسازآن و تاکنون، کشور همواره از دیوانسالاری پیچیده و تباهیزا رنج برده و میبرد و زیان میبیند.
با نگاه ژَرف به پیدایشِ رُبایش از داراییهای همگانی از سوی رُبایش گَرهایی که همواره زیر چَترِ دیوانسالاری به تاراج و شَبیخون پرداخته و میپردازند، درمییابیم که آبشخورِ بنیادینِ تَباهی، دیوانسالارانی هستند که در همهی دورهها به دامانِ فرمانروایی آویزان شده و پیوسته در هرگونه چگونگی و دیگرگونگی، خود را بازآفرینی کرده و میکنند و تاکنون مبارزانِ آرمانخواه، یارای رویارویی با آنان را نیافتهاند.
پس از پیروزی انقلاب تاکنون، کَمکَم خواستگاهها و آرمانهای بنیادین با لَغزش و کَجروی روبهرو شد و دیوانسالاری گُسترده، خود را بازآفرینی کرد و نگذاشت خواستههای مردم شُدنی شود.
بیشک یکی از سازههای پدیدآورندهی دوبارهی دیوانسالاری در کشور، دوری از ژرفنگری و چیرگیِ سُهِشها، رفتارها و پندارهایِ نابخردانهای بوده که همچنان با آنها دستوپنجه نرم میکنیم، بهگونهای که پَهنهای پُر از گَردوخاک ساختهوپرداختهی دروغ و چندلایگی، فریب، چاپلوسی، دورویی و …. از سِرِ سودجوییهای مردم فریبانه، همچنان گریبان گیرِ ما شده و بر گلوی نیک خواهان و نیک اَندیشان فشار میآورد.
آسیبهای دیوانسالاری از همان آغازِ پیدایشِ کشورداریِ قاجار تا پهلوی و در امتداد آن تا به امروز، اِنگارهی ویژه خواری و ویژه خواهی را بر کشور چیره کرده و روزبهروز به گُسترهی تباهیها افزوده و میافزاید، بهگونهای که با برچیدنِ سازمانها، ستادهای سرپرستی و دستگاههای فرمانروایی، بیشک، مردم آسودهتر میشوند و کارها و رویدادها آسانتر بهپیش میرود. اما از بَد روزگار، زورداریِ دیوانسالارها تا جایی پیش رفته که با هرگونه دِگرگونی و دِگرسانی میتوانند به بازآفرینیِ خود بپردازند و همچنان مردم را به گروگان خود درآورند.
سُخنِ پایانی و نموداریِ یک پُرسش ….
ثبت دیدگاه