فراگیری و همهگیری کرونا و برهمریختگی پایههایی که ذهن و فکر بشر امروز را بهشدت به خود دلبسته و پیوسته کرده بود، مؤلفههای اصلی قدرت را بیشاز هر زمان دیگر برجستهتر و باورکردنیتر کرد.
این ویروس مرموز و مشکوک چه تولید ازسوی انسان در آزمایشگاهها و چه بهگونهای دیگر پدیدار شده باشد، درهرصورت قدرت بینظیر و بیرقیب دانش را بهروشنی گوشزد کرد و یادآور شد. بنابراین بهیقین میتوان گفت که نخستین و اصلیترین موضوعی که در کشور باید بیشازپیش و با جدیت و حساسیت به آن پرداخته و توجه شود، پیشرفت و توسعهی علمی است چراکه درغیراینصورت سرنوشتی جز عقبماندگی و عقبنگهداشتگی نخواهیم داشت.
لازم است به این واقعیت تلختر از زهر اشاره کرد که در چند دههی اخیر درعینحال دستیابی به دستاوردهای چشمگیر علمی، متاسفانه عطش مدرکگرایی و مدرکستایی در سطح جامعه، کاریکاتوری از دانشگستری را جایگزین علمباوری کرده و به قول دکتر صورتگر رئیس دانشگاه شیراز پیشاز انقلاب، «ما برای اخد مدرک آمدیم…..نی برای درک مطلب آمدیم»، بهروشنی قابل مشاهده و ملاحظه شده است.
گرایش همگانی در کشور به سمتوسوی دانشِ روز، جز هموار شدن زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، رشد اندیشهها و …. ممکن نشده و نمیشود. درست مانند واقعیت دموکراسی است که جز با ایجاد و پدیدار شدن ظرفیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و …، تحقق نمییابد. بنابراین باید از مهدکودکها و دبستانها گرفته تا دانشگاهها و مراکز علمی، جای عطشِ نمره و مدرک، با تشنگیِ دانستن و دانش عَوَض شود و جامعه در سطوح گوناگون با ارتقایِ علمی انس گیرد و اثرگذاری خود را در رسیدن به تعالی و توسعه دانش ببیند و دیگر منتظر معجزه ازسوی دولتها نباشد.
ثبت دیدگاه