لایق آن هستیم که هستیم
ضربالمثل «خلایق آنچه لایق» که از زمانهای بسیار دور در گفتوشنودهای ما متداول بوده و هست، بر پایهی دانش، منطق و عقلانیت استوار است و هیچ فردی نمیتواند این اصل مهم و اساسی را منکر شود.
تعارفهای رواج یافته را چنانچه بر پایه استدلال و واقعیت کنار بگذاریم و شعارزدگی و موجسواری بر روی آنچه برای خود خط قرمز ساختهایم را به دور بریزیم، آنگاه میتوانیم به تصمیمهای درست و عاقلانه دست یابیم و از عقب رفتها و درجا زدنهای گریبان گیر رهایی یابیم.
باید در سنجش فرهنگها و باورهای ملتهای گوناگون کنکاش کنیم و میزان و اندازهی لیاقت خود را به دست آوریم.
لازم است دریابیم که ملتهای خرافی و عقب نگهداشته شده در کجای جهان در سختی و آه و اندوه به سر میبرند و مردمان کشورها و مناطقی که بر مبنای دانش و شعور و بهدوراز شعار و پوکی و پوچی، زیست خوشآیند و آسودهای دارند، در چه بخشهایی از این کرهی خاکی قرار گرفتهاند؟
کدام ملتها غرق در تعصبهای نابخردانهی قومی و قبیلهای، حزبی، جناحی و …، درهای روشنی و شادی را بر روی خود بستهاند و مردم کدام نقاط از تمام انسانهای لایق، نخبه و هوشمند در این جهان پهناور درراه پیشرفت و تعالی و توسعهی پایدار، بهره میبرند؟
لازم است دریابیم که کدام بخش از جهان با روی آوردن به شادی، همزیستی مسالمتآمیز را برگزیدهاند و کدامیک از ملتها با نخبه ستیزی و نادانی، چاپلوسی و سالوس و بزدلی، تلخی، سختی، غم و ناله و اندوه را به زندگی خود گره زدهاند؟
و در یک کلام …..
باید بپذیریم، ملتها لایق آن هستند که هستند.
ثبت دیدگاه