شورای شهر شیراز در ایستگاه پنجم ……. بیمها و امیدها
(بخش نخست)
تاکنون چهار دوره از شورای اسلامی شهر شیراز را با تمام تلخیها و شیرینیهایی که با خود به همراه داشته است تجربه کردهایم. بررسی و تحلیل عملکرد اعضای این نهادی که باید مردمی باشد میتواند راهگشا و چراغ راهی برای اعضای این شورا در پنجمین ایستگاه خود باشد درغیراینصورت جز درجازدن و اتلاف وقت، انرژی و هزینه و بر باد دادن اموال عمومی و رسوایی حاصل دیگری را در بر نخواهد داشت.
با تشکیل چندباره این نهاد برای آغاز حرکت از ایستگاه پنجم این قطار، که درواقع با یک چشم برهم زدن، مانند چهار ایستگاه پشت سر خود، مسیر چهارساله را طی خواهد کرد و با درنظر گرفتن ویژگیهای اعضا و ترکیب آنان، بیمها و امیدهایی در دل مردم اصیل این شهر بهوجود آمده که در اینجا بهطور اجمال به بررسی آنها میپردازیم.
نخست به بیمهایی اشاره میکنیم که بر اساس ویژگی سیاسی و جناحی بودن این شورا دل شهروندان زخمخورده و آسیبدیده از چپ و راست، طی نزدیک به چهاردهه گذر از پیروزی انقلاب اسلامی را میلرزاند و هراسناکی تلخی را به همراه دارد.
چنانچه قرار باشد نوچهلاتهای سیاستزده که الفبای سیاست را نیز نمیدانند، با تشکیل باند و شبکههای مافیایی، میداندار معرکه شومی شوند که خلق خوب خدا چهره کریه آن را هم در چپ و هم در راست دیده و تجربه کردهاند، در شکست فاحش این شورا نباید کوچکترین تردیدی به خود راه داد و دورنمای تاریک آن که نتیجهای جز چنددستگی، افتراق، تضاد، عقبافتادگی، درگیری و … ندارد، را میتوان متصور شد که امیدواریم هرگز چنین مباد!
و اما امیدهایی برای اصلاح و تغییر برنامهها و طرحهای سلیقهای که براثر تکبعدی نگریها و بخشینگریها، حقوق عمومی را بهسمتوسوی خودرومحوری و فراموشی «انسان» و لزوم توجه به سلامت محیط زیست کشانده، میتواند ازجمله نقاط قوت و مثبت این شورا در ایستگاه پنجم خود باشد.
شکست فاحش و شکننده شورای قبل در اجرای اصولی طرح «محدوده ترافیکی کلانشهر شیراز» مصوب شورای عالی ترافیک کشور که پس از هفت خوان رستم و گذشت سالها از آغاز تا انجام آن در مصاف با اعمال سلیقه انگشتشماری که با نگاه صرفا «ترددی» و نه زیستمحیطی، زندگی شهروندان را با سرب و سرطان توام کرد، باید درس عبرتی برای شورای پنجم باشد تا تنفس سنگین و دودآلود شهر را همراه با صدمات جبرانناپذیر اصوات تشنجزا، از میان بردارد و آرامش ویژه شیراز را به مردم اصیل و نجیب آن بازگرداند.
مردم سلامت زیست خود را بر هر چیز دیگری مقدم میدارند و افزایش شمار پلها، زیرگذرها و روگذرها و … که حاصلی جز افزوده شدن به تعداد خودروها و پرکردن غیرمستقیم جیب خودروسازهایی که فقط به منافع خود میاندیشند، ندارد، از مطالبات شهروندان نیست چراکه وضعیت و شرایط امروز شهر ایجاب میکند به بهبودی محیط زیست سالم و وضعیت آن پرداخته شود که همراه با تحقق حقوق شهروندی جبران خسارتهای گذشته شده و شرایط برای ایجاد شورونشاط و شادی و سلامت مردم شهر فراهم آید.
خرید برنامههای صداوسیما و تیتر شماری از رسانهها با پول مردم و ارائه مطالب یکجانبه نتوانسته و نمیتواند رضایتمندی را بهوجود آورد بلکه نحوه و چگونگی عملکردهاست که در دل مردم باور میسازد و در آنان ایجاد روحیه مشارکت و همراهی و همگامی میکند.
برای شهروندان باید فرصتهایی ایجاد شود تا بتوانند در کمال آزادی و بهراحتی نظرات، پیشنهادها و گلایهها و نقدهای خود را به گوش مدیران و مسئولان شهری برسانند و البته پاسخهای آنان را نیز دریافت کنند و قانع شوند.
محاصره نشدن شخص شهردار و محدود و محصور نکردن وی برای ارتباط واقعی با شهروندان است که مردم را باورمند و باانگیزه میسازد، نه ساختن سدهای مستحکم و دژهای نفوذناپذیر برای جلوگیری از رویارویی با مردم، که حاصلی جز نفرت و نارضایتی و درنتیجه تقابل و تلافی و … در پی نداشته و ندارد.
نقدهای راستین و واقعی از رسانههاست که به تعالی و تکامل این نهاد مردمی و شهرداری این شهر کمک میکند، نه خریداری تیتر بهوسیله آگهی و …..
شورای شهری به تعالی و والایی میرسد که قادر باشد خیل عظیم شهروندان را با تمام توانمندیها و ظرفیتهای سرشار آنان با خود همدل و همراه کند و نه اینکه اجازه دهد برخی دور اعضای این نهاد را محاصره کنند و تشکیل باندهای مخوف و مرموز دهند! و بهوسیله شرمآور و ننگین چاپلوسی، تملقگویی و وارونهگویی که بهعنوان اصلیترین عامل فساد و غارت و رانتخواری در کشور قلمداد میشود، نگذارند شهروندان در فضای پاک و غیرغبارآلود نفس بکشند و از زندگی لذت ببرند و به خواستهها و حقوق خود برسند.
سحرگاه ۲۸ امردادماه ۹۶
ادامه دارد
ثبت دیدگاه