این روزها موضوع اینترنت ملی بر سر زبانهاست اما مسئولان گوناگون راوی حکایتهای جورواجور، مغایر و متضادی هستند که زمینه را برای فزونی بیاعتمادیها فراهم میکند و سرانجام آبشخور وقایع دیگری میشود.
متولی اصلی که وزیر جوان و جویای اسم و رسم فراوان است و دلش برای مطرح شدن در فضای مجازی چه در داخل و چه در خارج پر میکشد، بهطورکلی این نوع اینترنت را منکر و حتی به سخره میگیرد، درحالیکه دیگر مسئولان ریز و درشت در هر سه قوه، آن را حیاتی دانسته و بر راهاندازی کامل آن همواره پافشاری میکنند.
این وضعیت ما را به یاد ضربالمثل خوب و پرنغز و مغز «قربون برم خدا را ….. یک بام و دو هوا را!» میاندازد که خلق خوب خدا سرانجام تکذیب را بپذیرند و یا تایید را؟! ابر و باران را باور کنند و یا خورشید و آفتاب را!؟
یکی اینترنت ملی را به معنای حذف اینترنت جهانی میداند و دیگری این نظر را رد میکند و میگوید: اینترنت ملی در کنار و همراستای اینترنت بینالمللی خواهد بود.
شاید این موضوع نیز مانند مسئلهی بنزین آخروعاقبتی جز مصداق ضربالمثل «من نبودم دستم بود ….. تقصیر آستینم بود!» نداشته باشد.
ثبت دیدگاه