دشمن خطرآفرین در خانه است!
در دهههای متوالیِ اخیر همواره شاهد اثرات منفی و مخرب سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و …. ناشی از عملکرد افراد و گروههای چسبیده و یا آویزانشده به قدرتهای ریز و درشت بوده و هستیم که بهیقین میتوانیم بگوییم حدود یک قرن از جامعه و واقعیتهای آن فاصله داشته و دارند و در دنیای پر از توهم و خیالِ پوچِ خود بهسر برده و میبرند.
افراد و گروههایی که همیشه مردم را به سه بخش خودی، غیرخودی و نخودی مجزا و اقلیت بسیار کمشمارِ خود را در ردیف خودیها! قلمداد کرده و میکنند.
اینان عادت داشته و دارند که بهجای حل مسئله، همواره صورت مسئله را پاک کنند و با این تصور که با نادیده گرفتن نخودیها و غیرخودیهای زاییدهی ذهنِ بیمارشان، دنیا بر وفق مرادشان پیش رفته و خواهد رفت!
به این منوال، دست به تحریم و منزوی کردن اشخاصی زده و میزنند که منطق و خرد آنان، اندیشههای کپکزده و پوسیده را برنمیتابد و جهان و جهانیان را با نگاه تیزبین و واقعیتگرای خود مینگرند و بر همین اساس آینده دور و نزدیک را تحلیل و تفسیر میکنند.
خودیپندارهای خودمحور نیز روزبهروز به قهقرا میروند و بر پوکیها قدم مینهند، غافل از اینکه فرجامی جز غرق شدن در منجلاب ناآگاهی، نادانی و سقوط ندارند.
تلاشهای مذبوحانهی این متوهمهای چشم بسته بر واقعیتها در منزوی کردن افراد، منجر به فاصلهگیری شدید جامعه از آنان شده و درواقع به انزوای خوفناک و بدفرجام خودشان انجامیده است اما هنوز نتوانستهاند به این واقعیتِ هرچند آشکار نیز نگاه روشنی داشته باشند!
این جاماندهها از قطار ناایستای جامعه، آنچنان در دنیای تاریک و پُراوهام و خیال و سرمستی از قدرتِ بهزور گرفتهی سست و لرزان خود فرو رفتهاند و مسخِ پوچی و پوکی شدهاند که دیگر یارای بازگشت به دنیای منطق، استدلال و روشنی را ندارند.
روزبهروز و گاهی نیز ساعت به ساعت به یاری ویرانگری، خشمآفرینی، انزجار و نفرتپراکنی و …. میشتابند و موجب دوری سرمایههای ارزشمند انسانی و ترمزی برای حرکت به سمتوسوی توسعه و تعالی کشور میشوند.
نَقدِ برآمده از دلسوزی و تشنگیِ توسعه و تعالی را سرکوب کرده و میکنند و جای آن را به چاپلوسی و سالوسیِ برگرفته از خیانت و ریا میدهند و در این مسیر انحرافیِ منتهیشده به پرتگاه تباهی و تجاوز، آنچنان سبقت میگیرند تا جایی که گاهی خود را جای خدا مینشانند!!
اما سخن گهربار خواجهی اهل راز که قرنها بشر را به امیدواری گره زده و میزند و گویی زبان حال تمام دورهها را در دل دارد، همچنان روح و روان انسانهای شرافتمند و دلسوز را صیقل و آیندهای درخشان را نوید میدهد.
ثبت دیدگاه