مشاهده خبرهای تحلیلی

در اَندوهِ بِهشتِ گُم‌گَشته

  • ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
در اَندوهِ بِهشتِ گُم‌گَشته

در اَندوهِ بِهشتِ گُم‌گَشته

 

به یاد ۷۰ سال پیش، راهی کوی کودکی‌های خود شدم تا با زنده کردن یادمان‌های گذشته، کَمی بیاسایم و روان خود را از زنگار نامهربانی‌های زمانه بِزُدایم.

 

 

 

وارد بازارچه‌ی فیل شیراز شدم و در دنباله‌ی آن به جایگاه خانه‌ی کودکی‌های خود رسیدم ولی دیگر نه از آن بهشت دل‌انگیز خبری بود و نه از آدم‌های پاک و بی‌آلایشی که زندگانی خود را با دوستی و مهر، گِره زَده بودند.

 

 

جای کوچه‌های ترازی پیچ‌درپیچ و تودرتو که بوی شیفتگی و دلدادگی و آشتی می‌داد را کاشانه‌های تنگ و تُرُش و ستونیِ بلندی گرفته بود که گویی اَخم کرده بودند و پیامِ بیگانگی و ناآشنایی به رهگذران می‌دادند.

 

 

دیگر از خانه‌ی پدری با آن‌همه زیبایی و سَرسَبزی و دَر و دَرَک‌های زیوریافته با شیشه‌های رنگارنگ و نگاره‌های جان‌افزا و دیوارهای آذین یافته با سنگ‌ها و آجرهای چشم‌نواز، نِشانی نمانده بود.

 

 

دیگر نام و نشانی از زنان و مردان بُزرگ‌مَنِش و پرهیخته و فَرهنگ‌وَری که در همسایگی و همزیستی با ما بودند نبود ولی نشانه‌هایی از تلخی، سختی و تُرشی، خشم و رویگردانی به زندگیِ راستین در چهره‌ی اَخموی رَهگذران به‌خوبی دیده می‌شد.

 

 

به‌راستی‌که چه بیدادگرانه یادمان‌های فراموش‌نشدنی کودکی‌های ما را به تاراج برده‌اند و به باد پیشرفت‌های دروغین سپرده‌اند و امروز باید در اندوهِ بهشتِ گُم‌گَشته و به چنگ اُفتادگی فَرهنگ شهرِ بی‌هَمتای خود به سَر بریم.    

لینک کوتاه : https://naneveshteha.ir/?p=3154
  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه