مشاهده خبرهای تحلیلی

انتخابات خانه مطبوعات شیراز و ۱+۵ (قسمت دوم)

  • ۳۰ آذر ۱۳۹۳

این یاداداشت مردادماه سال ۱۳۹۲۱ منتشر و امروز به قالب جدید سایت نانوشته‌ها منتقل شده است.

انتخابات خانه مطبوعات شیراز و ۱+۵ (قسمت دوم) 

 

 

بیشتر از چهار روز از نگارش نخستین قسمت این مطلب نگذشته است، اما در این مدت کوتاه برخی که از محتوا تهی هستند، نتوانستند خود را بپوشانند و شان و شخصیت خود را در معرض قضاوت قرار داده و نشان دادند که چون در برابر منطق و استدلال پاسخی را ندارند و توان مقابله با حق و حقیقت و واقعیت‌ها در وجود بی‌وجودشان نیست، به یاوه‌گویی، رفتار لمپنی، تهدید و …. پرداختند و ما را بیشتر از پیش خرسند و خوشحال‌تر کردند، چراکه بیشتر و بیشتر دانستیم که دشمنان ما ابله و ابله‌تر از آن هستند که می‌پنداشتیم.

 

سیاهی لشکر شده‌ای که خود چندین بار در «خانه بر روی آب» بازی خورده و به عنوان دکوراسیون این خانه سرد و خاموش و بی‌رونق مورد سوءاستفاده قرار گرفته و یا قهر کرده، یا استعفا داده و یا غیبت را بر حضور در جلسات این خانه عنکبوتی ترجیح داده، ادعا کرده که چندان زمانی نیست که از عمر این لانه کپک زده گذشته است! و انگار حساب سال‌ها و دوره‌ها را ندارد و یا همان‌گونه که تصور می‌کند مردم عملکردش را از زمان راه‌اندای نشریه‌اش تا به حال فراموش کرده‌اند، دچار آلزایمر حاد شده است؟!

همچنین از عدم همکاری اعضا!! ناله سر داده، انگار نه انگار که واقعا اعضایی واقعی وجود دارند که باید از امثال وی حمایت کنند و با خانه‌ای همراهی داشته باشند که بر پایه مذاکرات پشت پرده ۱+۵ پایه‌ریزی و بر اساس نمایشی که در آن نقش دموکراسی را مفتضحانه بازی کرده‌اند، شکل گرفته است.

این صاحب امتیاز نشریه‌ای که روزانه ۵۰۰ نسخه چاپ می‌شود، ۳۰۰ نسخه آن توزیع و در نهایت با وقوع معجزه‌ای، ۴۰۰ نسخه از این کاغذ باطله برگشت می‌خورد، و شعاع محدود از معدود افرادی که شامل چند روابط عمومی، چند مدیر بی‌اطلاع از همه چیز، چند بازاریاب و فعال اقتصادی!! هستند، و از جمعیت میلیونی استان جدا و منفک شده، رسانه پر مخاطبی را نا مقبول خوانده که پاسخش مصداق «آفتاب آمد دلیل آفتاب» است.

مانند مورچه‌ای می‌ماند که در مقابل فیلی عرض اندام کرده باشد!! و بی‌خود نیست که در هر مجلسی با اراجیفی که می‌بافد، مورد تمسخر افراد حتی خبرنگاران خود قرار می‌گیرد.

این در هاله خود مخفی شده، صحبت از مقبولیت کرده است!! مقبولیت چه کسی برای چه کسانی؟؟!!

اگر منظور این حضرت معلم!!! همان روزه‌خوارانی است که در جریان انتخابات کذایی سیگار می‌کشیدند و آدامس می‌جویدند، که خدا آن روز را نیاورد ما در نظر این‌گونه افراد مقبول افتیم، ان‌شاالله روز مرگمان باشد که مورد قبول آنهایی شویم که برای مخالفت با صلوات، مرتبا دست می‌زدند تا سلام و درود بر رسول خدا (ص) را خاموش کنند!! و …..

این جناب هم‌سو با زمانه! به لشکر ۷۰ نفره بازاریابان و فعالان عرصه رپورتاژآگهی و آگهی نازیده‌ و عده توزیع‌کنندگانش را به رخ کشیده‌ که خوب نیازی به هیچ حرفی نیست و مردم در این مورد بسیار خوب قضاوت می‌کنند.

افاضت فرموده‌اند که برخی با «۲ و یا ۳ نیرو!!» به میدان انتخابات آمده بودند!! معلوم می‌شود که نه از وضعیت رسانه‌ها خبری دارد و نه اینکه می‌داند که از صدقه سر همین ۲۰ و ۳۰ نفری که «۲ یا ۳ نفره در نظر وی مشاهده شده‌اند!» است که صفحات نشریه خود را البته به نقل از رسانه دیگری (بنا به بغض و کینه دیرینه‌ای که به رسانه‌های حق‌طلب دارد)، هر روز دزدانه پر می‌کند.

البته از قدیم گفته و نوشته‌اند، «چه یک مرد جنگی چه…..»، و بر همگان پوشیده نیست که صدها بلکه هزاران به اصطلاح این معلم!! «نیرو!!»، جای یک نویسنده و اهل قلم و فرهیخته را نمی‌توانند پر کنند.

سخن‌پراکنی کرده‌اند که دیگران ما را مستحق خدمت نمی‌‌دانند، که البته و صد البته دیگران حق دارند بنگاه‌های اقتصادی که سود شخصی و منافع فردی دارند را مستحق خدمت ندانند.

و اما به این فرد نصیحت می‌کنیم که در همین ماه مبارک از خدا بخواهد تا کمی صداقت و یک‌رنگی به وی عطا فرماید، که البته رب جلیل از حق‌الناس ذره‌ای هم نمی‌گذرد چراکه او عادل است و بندگانش را دوست دارد و از حق آنان نمی‌گذرد و تردیدی نیست که باید تاوان عملکردش را بدهد.

نمی‌داند بسیار کسانی هستند که هم سوادشان، هم تسلطشان بر رسانه، هم قلم و تجربه و تبحرشان به حدی است که او و اطرافیان متوهم شده‌اش به حساب ناخن دور افتاده این افراد هم نمی‌آیند و فکر می‌کند فقط چند تا ضد صلوات، روزه‌خوار، هوکش و سوت زن، فقط و فقط روزنامه‌نگارند!!!

این آقا باید بداند که آرشیو نشریه‌اش سند اعمالش محسوب می‌شود و مردم هم این آرشیو را نگه داشته‌اند و هم فراموش‌کار نشده‌اند.

روزنامه‌نگاران و خبرنگاران زحمتکش یادشان نرفته است که سردبیری را برگزیده بود که آشکارا و به صورت علنی از رژیم منفور صهیونیستی طرفداری می‌کرد.

فکر می‌کند مردم  نمی‌دانند که منتظر فرصت دیگری نشسته تا به اصطلاح «تقی به توق» بخورد، آنگاه آن کند که کمتر از آن را در زمان گذشته انجام داده است.

با صدور کارت خبرنگاری برای چند روابط عمومی و مدیرکل و مدیرعامل و … و به دنبال آگهی و … رفتن، نه تنها دردی را از این حضرت معلم!!! دوا نمی‌کند، بلکه روز به روز بیشتر و بیشتر مورد نیشخند این و آن قرار می‌گیرد و شان و منزلت این حرفه‌ای که باید مقدس باشد را پایین می‌آورد.

به جای چسبیدن به چند سرمایه‌دار، مدیر بی‌تدبیر، این و آن را دیدن، به خدا بچسب و از او بخواه که قدرت و ثروتی بالاتر و والاتر جز در درگاه لایزالش پیدا نمی‌کنی.

و تنها به او متوسل شو که سرمنشا تمام قدرت‌ها و ثروت‌ها و شوکت و عزت‌ها است، چراکه بشر ضعیف بی‌چاره در هر شرایط و موقعیتی که باشد نمی‌تواند برای تو خدای بی‌همتا باشد و تو و هر شخص دیگری را عزیز بدارد.

و کلام آخر در دومین قسمت این مطلب اینکه «شترسواری دولا دولا» و یا اینکه «دم خروس یا قسم حضرت عباس!»

ادامه دارد

لینک کوتاه : https://naneveshteha.ir/?p=110
  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه