این یادداشت آبان ماه سال ۱۳۹۰ منتشر و امروز به قالب جدید سایت نانوشتهها منتقل شده است.
آقای شهردار
مردم منتظرتحقق وعدههای شما هستند
سرانجام پس از سالها نکاتی را از زبان شهردار این کلانشهر مظلوم در ابتدای قبول مسئولیت وی شنیدیم که تازگی و طراوت داشت و تخم امید را در دلهای دردمند شهروندانی که در شهر خود غریب افتادهاند، کاشت.
وعده شهردار شیراز امور روزمره و تکراری نبود، بلکه اشاره به اساسیترین و زیربناییترین اقدامی بود که علتالعلل و ریشه و شالوده تمام بدبختیهای این شهر غریب افتاده داشت.
وعدهای بود که از همان ابتدا رسانهای شد و چشم مشتاقان و دلسوختگان را چشم به راه کرد.
علیرضا پاکفطرت نخستین قول خود را پاکسازی شهرداری از لوث وجود مدیرانی ناکارآمد و نالایق اعلام کرد و وعده داد که اولویت کاریش را گماردن افراد توانمند و شایسته و سالم در مسئولیتهای مختلف شهرداری قرار دهد.
مدت به نسبت زیادی از این وعده فرحبخش و راهگشا گذشته است اما به جز مواردی چند، تحولات را در ساختار مدیریتی شهرداری کلانشهر ستمدیده شیراز مشاهده نکردهایم.
شرکت سهامی مدیران شهرداری شیراز همواره با سهامدارانش اداره شهر را در ید اختیار خود قرار داده و پست و سمتهای انحصارگرایانه همچنان در دستشان است.
البته به قولی، «جان نیست که بتوان راحت داد، رانت و پول و امکانات و … که دل کندن از آنها کار حضرت فیل است» !!
به هر دری متوصل میشوند، دست به هر کاری که تصورش را بکنید، میزنند، شبکههای داخلی و بیرونی خود را فعال کرده و مدام در حال کانال زدن به سمت این و آن هستند.
آخر مگر میشود این همه رانت و بریز و بپاشهای بی حساب و کتاب را از دست داد؟!
مگر میشود از امکانات بیحد و حصر و بدون نظارت دل کند دو دستی تقدیم کرد؟!
مگر صدها رانت و بهرهبرداری سوء و … در توان رها کردن اینان است؟
آقای مدیر با کت و شلوار قرضی وارد شهرداری شده اما هماینک یکی از ثروتمندان گردنکلفت این شهر است!!!
مردم این شهر چه راضی باشند و چه ناراضی، چه خشمگین باشند و یا نباشند، فدای سر این رانتخواران نالایقی که از هیچ به همه چیز رسیدهاند و امروز دیگر خدا را بنده نیستند و کبر و غرور سراپای وجودشان را فرا گرفته است و تا آنجا پیش رفتهاند که مشتی چماق به دست مونث و مذکر را اجیر کرده و به پاس مشت و مالهایشان و لاتگریهاشان امکانات و بیتالمال را به پایشان ریختهاند!!
عاقبت تا کی سیر میشوند و به قول معروف مگر خاک گور چشمشان را پر کند.
چند بار زمین سهم مدیریتی!! گرفتهاند، چند بار با بودجه بیتالمال به سفرهای آنچنانی داخل و خارج رفتهاند و … مگر تا اینجا هم رضایت میدهند؟!!
حال اگر مردم با نفرت وارد مناطق و سازمانهای شهرداری میشوند و با خشم و غضب و کینه بیرون میآیند، فدای سر این نالایقان رانتخواری که شهرداری را ملک و ارث پدریشان تصور کردهاند.
اگر کارگر و یا کارمندی کوچکترین اعتراضی داشته باشد، وای به حالش که این ویژهخواهان نالایق چهها که بر سر او نمیآورند!!
فضای شهرداری را با جو مسموم و شوم چاپلوسی و تملقگویی پر کردهاند و نقد را توهینی بزرگ میدانند که گویی به مقدسات اهانت شده است!!!
اراذل و اوباش از زن و مرد را اجیر کرده تا در هنگامه خطر!! به سرکوبی منتقدان بپردازند و شخصیت آنان را وحشیانه ترور کنند.
با اختیارات نامحدودی که دارند دست به هر عمل شوم و چندشآور و شرمآوری میزنند و سوء استفادههای فراوان میکنند.
و اما برخی سادهلوح و یا مغرض هم تا صحبت از تحول و تغییر میشود، با به کار بردن کلمه ذلیل و ضعیف شده «تجربه»، به مقابله میپردازند، غافل از اینکه این تجربیات در رانتخواری و بهرهکشی و سوءاستفاده است نه کار و خدمت و تلاش و … چراکه حاصلش را در خروجیهای شهرداری و در شهر به روشنی مشاهده میکنیم.
اینان هیچ تجربه گرانبهایی ندارند جز راه و روش کانال زدن، بهرهکشی، رانتخواری، شبکهسازی، باندبازی و …
و بالاخره جناب آقای علیرضا پاک فطرت شهردار کلانشهر به غربت کشیده شده شیراز!!
شهروندان منتظرند تا ببینند که به وعدههای خوبتان کی عمل میکنید.
از هرچه بگذریم باید به این نکته توجه شود که در حال حاضر اینگونه رانتخواران این روزها تمام تلاش خود را در راه تخریب و سیاهنمایی حرکات ضد رانتخواری و ضد نالایقی و ناکارآمدی در شهرداری میکنند و بزرگترین چوبها را لای چرخ این مجموعه البته با کمک عضوی ذلیل و منزوی شده از نهادی میکنند که چندین سال در آن نهاد تا توانسته، سوء استفاده، باجخواهی و … کرده است.
آقای شهردار!!
فرصتهای طلایی به دست آمده را از دست ندهید.
هر روز که بگذرد مانعی دیگر میتراشند و کار تغییر و تحولات را سخت و سختتر میکنند.
نکند خدای ناکرده به جای تحولات مورد نظر مردم مظلوم این شهر، مسیر شما را تغییر داده و به سمت و سوی ناکجاآباد سوق دهند!!
شما اگر در طول خدمتتان نه پل هوایی بسازید و نه نسبت به فضای سبز کاری بکنید و نه هیچ کار عمرانی انجام دهید، به اندازه این خدمت شگرف که تنها راه و مسیرش تغییر و تحول در مدیریتهای شهرداری است، خدمت نکردهاید، چراکه آزادسازی مجموعه بزرگ شهرداری از چنگال غارتگران یک بار برای همیشه شهر را نجات میدهد و بیتردید خدمت خالصانه و منطقی و درخور این کلانشهر با دستهای توانمند مدیران سالم و لایق به حقیقت میپیوندد.
من به خوبی میدانم که بازگویی این حقایق به عنوان کسی که سالهای سال با این غاصبان پستهای مدیریتی مبارزه و ناجوانمردانهترین رفتار و اعمال را از این مافیاییترین شبکههای مخوف بیهمه چیز، تحمل کرده، چه هزینههای سنگینی را برایم دارد، اما تمام وجودم سرشار از ندای ظلمستیزی شده و احساس میکنم که به سهم خود به روشن کردن زوایای تاریکی بپردازم که سالهای سال خفقان و تاریکی و یأس را در شهرم به وجود آورده است.
البته خدمات صادقانه و ارزشمند کسانی که در این مجموعه زحمت کشیدهاند را نمیخواهم نادیده بگیرم و به خوبی اطلاع دارم که پاکان و نیکان این سازمان بزرگ نیز مانند من چه رنجها کشیده و چه خیانتهایی را متحمل شدهاند و امروز جز یک پرونده پاک و وجدان راحت و دعای خیر شهروندان، هیچ چیزی را از این دنیای فانی ندارند.
و اما بعد….. به کارگیری برخی سفارش شده لوس و ازخودراضی پارتیدار که تمام تلاششان تبلیغات پوچ و مسخره برای خودشان است، به معنی تحول و پاکسازی نیست چراکه مردم گناهی نکردهاند که صفرکیلومترهای ناشی حق و حقوق شهروندان را صرف بزگنمایی خود کنند و هر روز در رسانههایی ویژه!! پشههای ذلیل خود را عقاب بنامند.
نکند برخی را به شما تحمیل کرده باشند؟؟!!!!
ادامه دارد
ثبت دیدگاه