کانال تلگرام تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات
قَدرِ عافیت؛ تَلَنگُری از کرونا

قَدرِ عافیت؛ تَلَنگُری از کرونا

 

قرن‌هاست که اشعار بزرگان شعر و ادب پارسی همچون شیخ اجل، استاد سخن، مصلح‌الدین سعدی شیرازی را خوانده و شنیده‌ایم، اما تاکنون آن‌گونه که این روزها کرونا معنی و مفهوم آن‌ها را به ما منتقل کرد، از حقایقی همچون «قَدرِ عافیت آن داند که به مصیبتی گرفتار آید»، پیوستگی و وابستگی نوع بشر به یکدیگر و …. به‌طور بایسته و شایسته درکی نداشته‌ایم.

امروز همگان از لذت دیدار یار، گشت‌وگذار و …. محروم و دلتنگ وضعیت عادی شده‌اند و بی‌تابی می‌کنند و در حسرت همان اوضاع‌واحوال همیشگی که قدردان آن نبوده‌اند و ناشکری می‌کردند، به‌سر می‌برند.

هرچند که این ویروس جهان‌گیر روال عادی زندگی‌ها را برهم زده و انسان‌ها را در خانه‌ها به گروگان گرفته است، اما بشریت را نسبت به آینده‌ی خود هشدار جدی می‌دهد و به همبستگی و همراهی و همگامی فرامی‌خواند.

هم به زورمدارانی که مردم جهان را تحریم و تهدید و هم به کسانی که برای انسان‌ها آرزوی مرگ می‌کنند، درس عبرت می‌دهد که چه بخواهید و چه نخواهید، چه بدانید و چه ندانید، سرنوشت همگی شما به‌صورت تنگاتنگی به‌هم پیوسته و وابسته است، به‌گونه‌ای که تنها یک موجود موذی ِفوق‌ریز، طومار زندگی‌تان را برهم می‌ریزد و بر تمام معادله‌ها و معیارهایی که خود ساخته و پرداخته‌اید در کمترین زمانی که تصورش نمی‌کردید، مهر باطل می‌زند.

و به راستی استاد سخن چه پرنَغْز و مَغْز از عشقی می‌گوید که می‌تواند انسان را به اوج بکشاند و از خوی دیوی و دَدی برهاند.

به جهان خُرم از آنم که جهان خُرم از اوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

کرونا هشدار و واکنش طبیعت است نسبت به آنچه ما برخلاف روال پاک و معمول آن انجام داده‌ایم و یک‌بار دیگر به فریبکاران و کَژروان این بیت را گوشزد می‌کند:

گیرم که خلق را به فریبت فریفتی!

با دست انتقام طبیعت چه می‌کنی؟

 

  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • 10 فروردین 1399