کانال تلگرام تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات
سخنی با شهردار شیراز

سخنی با شهردار شیراز

با سلام

باتوجه به تجربه طولانی و چشیدن سرد و گرم‌های بسیار در شهرداری شیراز و از آنجا که به زادگاه عزیز خود شیراز مظلوم عشق می‌ورزم و جان خود را در راه نجات آن به ودیعه گذاشته‌ام، به‌عنوان یک روزنامه‌نگار قدیمی که به‌دلیل داشتن قلم آزاد و برخوردار بودن از نعمت آزادگی و غیروابستگی، همواره مورد هجوم و آزار و اذیت دیوصفتان ریاکار و ضدمردمی و لات‌ها و نوچه‌لات‌های سیاست‌زده جیره‌خوار قرارگرفته و می‌گیرم، از سر صدق، چند کلامی را عرضه می‌دارم، باشد که مورد بررسی، تحقیق و دقت‌نظر قرار گیرد و در راستای منافع عمومی شهروندان استفاده شود.

تا چه قبول افتد و چه درنظر آید؟

پیش از شروع سخن امیدوارم مانند دوران فرمانداری خود در این شهر پر رمز و راز، همچنان اهل تعامل و تحمل بوده و بر اساس دوراندیشی و با پختگی و حوصله کافی پذیرای سخن حق باشید.

به‌خوبی بر این واقعیت واقفم که نه‌تنها شما بلکه هیچ شهرداری تاکنون به‌دلخواه و میل و رغبت خود معاونان و مدیران شهرداری را انتخاب و معرفی نکرده و نمی‌کند و حتی سمت‌های میانی نیز از سوی دیگرانی که همواره در سایه قرار دارند تعیین می‌شود، بنابراین آنان که بر این امر وقوف دارند از شما توقع «شق‌القمر» ندارند و انتظارات آنان به نسبت اختیارات و آزادی عمل شما خواهد بود.

واقعیت دیگری که نیز در سال‌های اخیر بر همگان آشکار شده است، ظهور شمار اندکی از باج‌خواهان داعش‌صفتی است که با سیاه نشان دادن دین خدا همواره با تکیه‌بر دنیای تاریک خود مبتنی‌بر غضب و خشم و عذاب مدام الهی!!، دکان ویژه‌خواهی راه انداخته و به بهانه حرف‌های کارشناسانه!! سعی در گرفتن امتیاز از شهرداری دارند و شوربختانه در بدنه نهادهایی نفوذ موذیانه کرده‌اند به‌طوری که تلاش دارند حتی از حواشی نماز جمعه برای توزیع به‌اصطلاح سیاه‌نامه‌های مسموم خود بهره‌برداری شوم کنند لیکن همچنان مورد نفرت عمومی قرار دارند و حنای این منافقان غریبه برای هیچ شیرازی رنگی نداشته و ندارد به‌گونه‌ای که سرکرده این گروه چندنفره در انتخابات شورای شهر حتی به تعداد نفرات اندک خود نیز رای نیاورد و سیلی محکم و جانانه‌ای از شهروندان شیرازی خورد و همچنین تلاش‌های مذبوحانه وی برای فرار سرمایه‌گذاران از شهر شیراز به‌جز یکی دو موردی که پشت شعارهای دینی و مذهبی! پنهان شده بود، خوشبختانه به‌ثمر ننشسته است. (چو دزدی با چراغ آید، گزیده‌تر برد کالا)

جناب آقای شهردار….

اجازه ندهید مشتی بدسابقه سیاه‌کار و بیمار سیاست‌زده، شهرداری را احاطه کنند و باند و شبکه مافیایی راه بیندازند.

عملکرد قابل مشاهده شما می‌تواند بهترین و تاثیرگذارترین عامل در همراه کردن شهروندان با خود باشد، نه خرید یک‌سری برنامه رادیو و تلویزیونی با پول بیت‌المال و راه‌اندازی نشریه پرهزینه صرفا تبلیغی فاصله‌گرفته با مردم که تاکنون هیچ‌گونه نتیجه‌ای جز خشم و نفرت شهروندان را در پی نداشته، چراکه هیچ‌ فردی تابه‌حال موفق نشده است در برنامه‌های رسانه‌ای یک‌جانبه و کاملا تبلیغی ذره‌ای توفیق به‌دست آورد.

راه و روش ارائه آگهی‌های شهرداری شیراز به رسانه‌هایی ویژه!! و در مقابل خرید تیتر و … که معمول شده را به‌کلی معدوم و مدفون کنید چراکه این زشتکاری نفرت‌زا از نگاه همگان دور نمانده و تبعات منفی متعددی را به‌دنبال داشته است و در برقراری اعتدال و عدالت در این مورد اقدامات جدی و ملموس را عملی کنید.

در حفظ و حراست از برند تاریخی شیراز (کیفیت هوا) بکوشید چراکه به‌سهولت به‌دست نیامده و ثمر سال‌های سال تلاش و همت پیشینیان این شهر مظلوم است اما شوربختانه برخی درواقع غریبه و منفعت‌طلب که از پیچیدگی و بغرنجی ترافیک سود می‌برند، کمر به نابودی آن بسته‌اند که نمونه عینی آن را در به شکست کشاندن اجرای طرح محدوده ترافیک هسته متراکم مرکزی شهر با تلخ‌کامی تجربه کردیم.

آقای شهردار!

دوران دیدگاه‌های سطحی و تک‌بعدی به شهرها به‌سر آمده و امروزه شهروندان محیط‌زیست و طرح‌های سلامت‌محور را بر هر چیزی ترجیح می‌دهند و از «تمام طرح‌ها در خدمت خودرو» به ستوه آمده‌اند و عوارض آنان نباید غیرمستقیم به جیب خودروسازان و دلالان خودرو ریخته شود. مردم آرزوی برگشت به وضعیت پیشین و داشتن شهری با باغ‌های رؤیایی را دارند. نیاز امروز شهروندان داشتن شهری پاک، ایمن و سرسبز سرشار از آرامش و آسایش است و از تراکم خودروها، آلودگی با منواکسید کربن، بنزن، آزبست و … کشته‌شدن‌های مکرر و متعدد عابران پیاده و بالا رفتن آمار قربانیان ترافیکی خسته شده و به خشم آمده‌اند.

وضعیت نظافت و زباله‌گیری به‌ویژه در معابر هسته مرکزی شهر درخور شأن شیراز تاریخی نیست. شیرابه‌های حاوی فلزات سنگین سرطان‌زا در گوشه‌گوشه کوچه‌ها و گذرگاه‌ها سرازیر شده و علاوه‌بر ایجاد چهره زشت و ناپسند، هزینه‌های سنگین درمان و دارو را به مردم شهر تحمیل می‌کند.

آموزش شهروندی و شهرنشینی که از نان شب واجب‌تر است به تاریکخانه فراموشی سپرده شده و ناآگاهی‌ها موجب درگیری‌، اجحاف، تجاوز به حقوق دیگران و تلخی زندگی شده که اگر به‌جای هزینه‌های سرسام‌آور تبلیغات شخصی و ارتباطات یک‌سویه، اندکی برای آموزش در این زمینه هزینه می‌شد، امروز شاهد این‌همه مشکلات و معضلات اجتماعی در سطح شهر نبودیم.

بروکراسی اداری، اعمال سلیقه‌های شخصی، پیچیدگی‌ها و سردرگمی‌هایی که گریبان‌گیر مردم بی‌گناه شده است، روند امور را در شهرداری به‌شدت کند و متوقف کرده به‌نحوی که سرمایه‌گذار را از دور فراری می‌دهد و کارآفرینی را به بن‌بست می‌کشاند.

سپردن امور به بخش خصوصی نیز به‌گونه‌ای صورت گرفته که روند هفت‌خوان رستم را به ۷۰ خوان رسانده و نه‌تنها دردی را از دردهای بی‌شمار مردم دوا نکرده بلکه به‌اصطلاح «قوز بالاقوز» شده است.

چگونگی به‌کارگیری نیروها در شهرداری نه تنها نباید در هاله‌ای از ابهام قرار داشته باشد بلکه باید روند قانونی و عادی خود را طی کند و رد پای اعمال نفوذ مراکز ثروت و قدرت در این زمینه مشاهده نشود.

ترویج فرهنگ چاپلوسی، سالوسی، ترس و وحشت از اظهارنظر باید جای خود را به فضای مساعد برای نقدهای سازنده و تبادل افکار و رشد خلاقیت دهد تا برخی به سهولت نتوانند جرئت بیان عقیده را از نیروهای صاحب ذوق، باتجربه و دارای دانش بستانند.

زمانی از خلاقیت‌ها و توانمندی‌ها بهره برده می‌شود که شرکت سهامی مدیریت موجود گسسته گردد و بشکند و تمام ظرفیت‌ها به میدان آیند و انحصار و ویژه‌خواهی و ویژه‌پنداری از میان برود و گردش نخبگان درعمل محقق شود.

 ادامه دارد/

  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • 18 آذر 1396