کانال تلگرام تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات
جناب آقای استاندار…..حضرت آقای فرماندار و برادر، شهردار……
این یادداشت اسفندماه ۱۳۸۹ منتشر و امروز به قالب جدید سایت نانوشته‌ها منتقل شد.

جناب آقای استاندار…..حضرت آقای فرماندار و  برادر، شهردار…….

زمین‌خوار یا باج‌خوار، کدام تخریب‌گرتر است؟!!!

شخصی که با فریب تعدادی از روستائیان پاک‌نهاد و کلاه گذاشتن بر سر برخی از مسجدی‌های ساده لوح و با صدها نیرنگ و فریب، آرای نامشروع (البته ناچیز) به دست آورده و امروز در یکی از نهادها با پررویی و بی‌شرمی هرچه تمام‌تر ادعای نمایندگی مردم در این نهاد را دارد، در صورتی که نماینده صرفا برج‌ساز معتاد و حرام‌خوار و بدنامی است که هزینه‌های کلان تبلیغات در زمان انتخاباتش را فراهم آورده است، اخیرا مدل جدید باج‌خواهیش را ارائه کرده و با فریاد و جیغ و داد، وای مصیبتای بچه‌های شهرداری را سر داده است!!!

 

 

شخصی که چند سال با نفوذ و زور و اجحاف و باج‌خواهی از برخی مدیران سست عنصر شهرداری، سرکوبی پاک‌ترین کارکنان این مجموعه را خواسته و انجام داده است، امروز مدعی دفاع از پرسنل این سازمان عریض و طویل شده و برای ضایع شدن حق و حقوقشان اشک تمساح می‌ریزد.

این پلید همان کسی است که انگشت‌شماری مدیر و رئیس (میز بچسب)، فریفته عنوان و تشنه رانت و … چندین سال به فرمان این پست‌تر از رذل، سالم‌ترین و پاک‌نهادترین بچه‌های شهرداری را با حرکات و اعمال ایذایی و ناجوانمردانه به پس‌گوشه‌های شهرداری پرت کرده و با ترس از توانمندیشان همواره تلاش در منزوی کردن آنان کرده‌اند.

این خود باخته خودفروخته‌ای که سال‌ها کارکنان پاک شهرداری را عذاب داده و مورد ظالمانه‌ترین رفتارها قرار داده است، امروز دم ار دفاع از پرسنل شهرداری می‌زند!!! چراکه هنوز از پوسته جهل سیاه خود خارج نشده و می‌انگارد که مردم نمی‌فهمند!!!

فکر نمی‌کند که بسیاری از بزرگان و پاکان و نیکان این شهر مظلوم و تصرف شده، همواره مراقب رفتار و اعمال پلیدش هستند و گذاشته‌اند تا روزی که تصور نمی‌کنم زیاد دور باشد، به حساب تمام پلیدکاری‌هایش برسند.

فکر می‌کند که همین بچه‌های شهرداری نمی‌دانند که در اصل و به واقع مسبب بدبختی و گمراهی سه تن از فریب خوردگان خطاکار، همین مدعی از حقوق شهروندان است!!

تصور بر این دارد که کسی از مافیای به راه انداخته‌اش در شهرداری خبر ندارد!!!

می‌پندارد که نوچه‌های پلیدتر از خودش را همین بچه‌های شهرداری نمی‌شناسند!! و…..

ان‌شاءالله ادامه خواهد داشت…..

 

 

  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • 28 آذر 1393