دفن تدریجی آرمان‌های انقلاب؛

در سال‌های اخیر بیش‌ازپیش روشن شد که قانون انتخابات به‌ویژه در مورد شوراهای اسلامی نیاز به تجدیدنظر و اصلاح جدی دارد چراکه به‌تدریج پای خرده‌ترامپ‌های متحجر در ورود به مراکز تصمیم‌گیری باز و بازتر می‌شود و پول و رانت و قوم و قبیله و … جای شایستگی و لیاقت، تجربه و تخصص و پاکی را گرفته و زمینه را برای حاکمیت زر و زور فراهم می‌‌کند.

عده‌ای متصل به مراکز قدرت و ثروت گاهی با کلاه‌برداری از «راست» و در مقاطعی نیز با تابلو «چپ» با فریب‌کاری و ریا و نیرنگ بر سر خلایق سرگردان و سر در گریبان، شیره می‌مالند و پشت عناوین اصولگرایی و اصلاح‌طلبی که تاکنون هرگز برای مردم معنا و مفهوم و واقعیت آن‌ها روشن نشده است، مخفی شده و آن‌گونه عمل می‌کنند که سرانجام چسبیدن به میز، خودباختگی و … آنان را دیدیم و می‌بینیم.

این افراد سازمان‌یافته در باندها که همواره باید با سمت و عنوان و … در کانون‌های قدرت باشند و آن را جز لاینفک ارث پدری خود می‌دانند، فرصت بروز و ظهور را از نخبگان راستین جامعه گرفته و اجازه نمی‌دهند قدرت بنا بر اصول مترقی مردم‌سالاری دینی و یا به‌قول فرنگی‌ها، دموکراسی، بنا بر ضرورت زمان بچرخد و شایستگانی که مورد وثوق و اعتماد عمومی هستند، سکان این کشتی لنگرانداخته را از ناخداهای کنگر خورده ستانده و به دست گیرند.

گاهی با عنوان مدیرکل و در هنگامه‌ای دیگر شهردار، مدیرعامل و نماینده مجلس و … همواره سهمی را از این شرکت سهامی خاص! دارند و باید مدام پا بر سر مردمان ناچار و دست‌بسته نهند و جلو و جلو و جلوتر بروند، البته بدون آن‌که کسی، جایی و … کوچک‌ترین بازخواستی نسبت به عملکردشان و صدمات جبران‌ناپذیری که به شهر و استان و کشور زده‌اند، وجود داشته باشد و بر اعمال و رفتار و نحوه کارشان نظارت کند و چنانچه اهل رسانه‌ای آزاده، غیروابسته و خریداری‌نشده نیز بخواهد نقدی بر این سهامداران داشته باشد بنا بر موقعیت زمانی و جهت وزش باد با به‌کارگیری نوچه‌لات‌های سیاست‌زده بی‌سیاست بر پیشانی او مهر چپ و یا راست، ناسیونالیست و … می‌زنند تا بر گندکاری‌های خود سرپوش بگذارند و نگذارند انقلابی‌های شناخته‌شده که دل درگرو پشرفت کشور دارند حتی گوشه‌ خلوتی را در دست داشته باشند.

دردناک‌تر این‌که در سال‌های اخیر اقوام مظلوم منتسب به خود را با تابلو حمایت و پاسداری و با برانگیختن احساسات قومیتی آنان و …، به بازی گرفته و به مهاجرت و حاشیه‌نشینی شهر کشانده و از این نمد برای خود و هم‌پالکی‌های خود کلاهی دوخته‌اند، همان‌گونه که دیدیم شخصی که با تابلو راست آمد و حداقل گذشته‌ای سالم را در کارنامه خود داشت برای این اقوام مظلوم چه کرد تا چه رسد به خان‌زاده‌ سرمایه‌دار سرمایه‌بری که با تابلویی متفاوت آمده و سابقه‌ای سیاه را با خود به یدک می‌کشد!

این فریب‌کاران روباه‌صفت اگر راست می‌گفتند و به دنبال رفاه و آسایش و خوش‌گذرانی و … نبودند، می‌رفتند و در زادگاه خود که مردم آن با هزاران معضل و مشکل و نکبت و عقب‌افتادگی دست‌به‌گریبان هستند، با همین عناوین و سمت‌ها کار و تلاش می‌کردند و چهره محرومیت را ازاین‌گونه شهرها و روستا‌ها می‌‌زدودند، نه اینکه محل زندگی خود را کلان‌شهر زیبا و خوش آب‌وهوای شیراز انتخاب کنند و روزبه‌روز بر ثروت و رانت و … شخصی خود بیافزایند، هرچند که وجود کینه و دشمنی در قلب این روباه‌صفتان چندرنگ، نسبت به مردم نجیب این شهر به‌طور کامل حس و لمس می‌شود.

و هشدار آنکه:

با این شگردها و با سوءاستفاده از قوانین به‌روز نشده، به‌تدریج آرمان‌های انقلاب را مدفون و حاکمیت خان‌های استثمارگر گذشته را البته در قالب‌های فریبکارانه جدید با چاشنی شعارهای شیک تهی از شعور احیا می‌کنند!

امروز نیز چشم طمع به شورای شهر شیراز که زمانی قرار بود در شورای شهرداری و زیر نظر شهردار! متوقف نماند، دوخته‌اند تا هم امیال باندی و شبکه‌ای خود را زیرپوشش جناح‌های سیاسی دنبال کنند و هم نهادی که باید مرکز ثقل دلدادگان به انقلاب صاحب فکر، اندیشه و تخصص و تبحر و تجربه باشد را به بنگاه کارچاق‌‌کنی و مهره‌کاری و توسعه باند و شبکه توسط دلالان و لات‌های مسخ‌شده در سیاست‌باختگی مبدل سازند.

دیدیم که در حساس‌ترین مقطع زمانی نگذاشتند طرح محدوده ترافیک سردرگم شیراز سروسامان یابد و «پاکی و غیرآلوده بودن» تنها امتیاز باقی‌مانده که در طول تاریخ برند این شهر مظلوم بوده است را عوام‌فریبانه در آستانه سقوط و فروریختن قرار دادند و در این مورد هزینه‌های کلانی از بیت‌المال را به هدر دادند.

در دوره پیشین نیز به چپاولگران اختلاس‌گر آن‌چنان نرم و نازک و خاموش برخورد شد که امروز با پررویی هرچه تمام مجدداً هوس تصاحب صندلی‌هایی از این نهادی که روز و روزگاری قرار بود پارلمان محلی باشد را به سر دارند.

و دیگر این‌که:

شورای شهر جای مغزها، پاکی‌ها، انقلابی‌گری و جهادگری، متخصصان و متبحران و باتجربه‌های امتحان‌پس داده است و چه بهتر خیران شریف، مداحان عزیز، اهالی ورزش و صاحبان و دارندگان «برندِ» پدر و پدر بزرگ و کسانی که دارای لشکر و سیاهی لشکر و … هستند در جای و جایگاه خود به خلق خدا خدمت کنند.

ادامه دارد/