آزمونِ کیفیتِ فرهنگِ مُتعارفِ جوامع
در گفتوگوهای متداول بین مردم همواره از فرهنگ و میزان آن در افراد یاد میشود و رفتار، گفتار و کردار هر فرد مورد ارزیابی و سنجش قرار میگیرد.
بهطورمعمول چگونگی رفتار افراد در رانندگی، تولید و توزیع زباله، رعایت حقوق دیگران بهویژه همسایهها، گُذرانِ وقت و عمر، وجدان کاری و …. نشان از کیفیت و کمّیت فرهنگی دارد و چنانچه مواردی عمومیتر و گُستردهتر مشاهده شود، بهیقین بهپای فرهنگ متعارف همگانیِ جوامع نوشته میشود.
فردی که به اصول شهروندی در هنگام گُذاشتنِ زبالههای خانه و یا مغازهی خود و چگونگی بستهبندی آن پایبند نیست، بهیقین در شمار افرادی قرار میگیرد که در اصطلاح به آنان «بیفرهنگ» میگویند.
شخصی که در رانندگی حقوق دیگران را زیر پا میگذارد و خُلقوخوی تجاوزگرانه دارد، بهویژه به حفظ جان و خودرو دیگران بیاعتناست، بهیقین میتوان او را در ردیف جنایتکاران جای داد چراکه چگونگی رانندگی چنین فردی میتواند منجر به قتل و نابودی خودرو و …. دیگر افراد شود.
بیشک زیستن در جوامعی که روش و منشِ ددواری در آن گُسترده شده، تلخ و آسیبزاست و زمینه فرار افرادِ پایبند به اصول شهروندی و شهرنشینی را فراهم میکند و گاهی مهاجرتها و فرار از موطن بهاشتباه سیاسی جلوه میکند و جهانیان را به گُمراهی میکشاند.
پیش از سال ۱۳۵۷ اروپاییها و آمریکاییهایی که در کشور ما به دلایل شغلی و …. حضور داشتند، مبلغ هنگفتی به حقوق و دستمزد آنان اضافه میکردند و آن را «حق تَوَحُش» مینامیدند که این امر موجب سیاه شدنِ چهرهی ایرانیان نزد شماری از جوامع شده بود و شماری از بیگانهها بر این تصور بودند که اقامت در ایران بسیار خطرناک و سخت است!
خود من در سال ۱۳۵۵ در بحث و گفتوگو با یک آمریکایی که بهعنوان مستشار نظامی در شیراز اقامت داشت، نسبت به این امر مُعترض شدم که او در پاسخ گفت: «اینکه شما درست غذا نمیخورید، درست بهداشت را رعایت نمیکنید، درست رانندگی نمیکنید، درست از وقت و عمر خود استفاده نمیکنید، سَرِ یکدیگر کلاه میگذارید و دروغ میگویید، در ادارهها بهاصطلاح از کار میدزدید، عیبها و اشکالهای خود را نمیخواهید بپذیرید و …. ، این حق را برای ما ایجاد و ایجاب میکند که مبالغ دیگری را اضافه بر حقوق دریافت کنیم و ……..
ثبت دیدگاه