پَیامدهای بَرچیدگی ساختاره ها
نوپدیده هایی که در دو و یا سه دههی اخیر با آنها روبرو شدهایم، خروجی برچیدگی ساختاره هایی است که قرنها با زندگیِ نسلهای پیشتر گرهخورده بود و با پیدایشِ فناوریهایی که جهان و جهانیان را ناگزیر به شکل پیچیده و بدون ساماندهیِ لازم به یکدیگر پیوند زده است، شاهدِ یا فروپاشی و یا دمِ مرگ بودنِ آنها هستیم.
البته شتابیافتگی برچیدگی ساختاره های درحالِ مرگ و یا مرده در کشور ما از به قربانگاه بردنِ امور اجتماعی و فردی از سوی سیاسیکاران سَیاس سرچشمه گرفت، چراکه به دست آوردنِ جایگاه و قدرت و … با شیوههای پوپولیستی هرساله گسترش یافت و قانونگذاری مبتنی بر سیاستبازی، جایِ تکیهبر دانش و واقعبینی و یا به عبارت متداول «کارشناسیِ راستین» را گرفت.
پیامدهای این نهش، پای خود را بر گَلوی اخلاق، نگهداشتِ حُرمتها، حَیا، ملاک و معیارهای پذیرفتهشده و … گذاشت و بیشازپیش فشار داد و همچنان میدهد.
با این چندوچونیها، پیوندهای اجتماعی و نگاهها به زندگی دچار دگرگونیهای پرشتاب شد بهگونهای که موضوعیتهایی مانند ازدواج و همسرگزینی، فرزند آوری و …. رنگ و بوی دیگرگونهای به خود گرفت و نهتنها مشوقهایی که از سوی دولتها و حاکمیت نتوانسته اثرگذاری چندانی داشته باشد، بلکه با رویارویی و واکنشهای غیرقابلپیشبینی نیز روبرو شده است.
قوانینِ مصوب شدهی خانواده نهتنها به این نهاد پایهای توان نبخشید بلکه آن را سست و شکننده کرد و از نگاهِ مهرِ پیوندی به دیدگاهِ مادی و اقتصادی گرایش داد.
ثبت دیدگاه