زمانی که از محاکمه آقازادههای ویژهخواه خبری منتشر میشود، برخلاف تصور برخی که میپندارند طرح این موضوعات موجب دلسردی و بدبینی میشود، درست عکس این خیال، جامعه فرهیخته بهویژه نسل جوان ما دلگرمتر و باورمندتر میشود چراکه پیش خود به تحلیل این مسائل میپردازد و سلامت دستگاههای نظارتی و قضایی را در بیتعارف بودن و یکساننگری مییابد.
رسانههای بیآبروی برونمرزی که توسط وطنفروشان جیرهخوار بیگانه اداره میشود، دقیقا در باتلاق همین اشتباه مانند صدها و بلکه هزاران اشتباه دیگر خود فرو رفته و تصور میکنند بازگویی دستگیریها، کشفیات، روشنگریها، محاکمههای ویژهخواهان و … و پرداختن به آنها، جامعه را دچار تشویش کرده و نسبت به نظام برگزیده خود مایوس میکند درحالی که اینگونه نشانههای درستی و پاکی دستگاههای متولی بهویژه در سطوح بالای مسئولیت، دل مردم را قرصتر کرده و از احساس تبعیض و دوگانه و چندگانهبینی دور میکند. اما آنچه گاهی مغفول میماند وجود خردهآقازادههای تازهبهدوران رسیده «خودویژهپندار» است که درحال رشد و نمو بوده و بهگونهای امر بر آنان مشتبه شده که خود را محور دین پنداشته و جامعه را با خطکشهای مندرآوردی جداسازی کرده و با درجه ایمانسنجی که در اختیار انحصاری خود میپندارند، خلایق را دستهبندی و درجهبندی میکنند. وجود این خردهآقازادههای تازه سردرآورده، جامعه، بهویژه نسل جوان را متنفر میسازد و زمینه نفوذ ذهنی و فکری بیگانگان فرصتطلب را فراهم میآورد. چنانچه به آسیبشناسیهای اجتماعی و سیاسی پرداخته شود، علل بسیاری از سرخوردگیهایی که جوان را در کشور خود غریبه کرده و موجب میشود تا سرزمین آرزوهایش را در ناکجاآبادهایی موهوم و خیالی جستجو کند، همین خطکشگذاریهای بیاساس و بیپایه «خودویژهپندارها» است که با کمال تاسف بعضی از موقعیتها را بهدست غارتگر خود گرفته و احساس تبعیض و تضاد را به جامعه تزریق میکنند. جالب اینجاست که این «خودویژهپندرها» با مشی و روش و منش رسول مکرم اسلام (ص) فرسنگها فاصله گرفته اما خود را محور و نمودار دیانت جامعه میپندارند. برخی از این منفورهای جامعه حتی ظاهری بسیار متفاوت با آنچه در وصف نبی اسلام (ص) و ائمه اطهار گفته و نوشته و خوانده شده، دارند بهنحوی که از بوی تعفن دهان و بدنشان، کپکهای دور لبهایشان، ریش و سبیلهای آشفته و بینظم و بیترتیب، بوی غیرقابل تحمل پاهایشان و در یک کلام «منظر داعشی و شبهداعشی»، کسی را یارای مصاحبت با آنان نیست و حداقل بهگوششان نرسیده که رسول خدا (ص) همواره بر محاسن مرتب و منظم شده و مویهای بلند مبارکشان شانه میزدند و بوی عطر از تن مقدشان هر رهگذر و بینندهای را مجذوب خود میکرد و خلق و خوی مهربانانه و چهره دلانگیز آن حضرت بود که بسیاری را به دین مبین اسلام کشاند و …. مگر پیامبر خدا (ص) و مولایمان علی (ع) زندگی در حد عموم نداشتند و چیزی را بهصورت ویژه برای خود میخواستند و بین مسلمانان خطکش میگذاشتند و درجه ایمانشان را مشخص میکردند؟ و همواره نمیفرمودند «تنها خدای بزرگ دانا به حقایق امور است»؟ بهنظر من خطر خردهآقازادههای تازهبهدورانرسیده بهمراتب بیشتر از آقازادههای معروف است چراکه این خردههای بیریشه در لابلای جامعه جا خوش کرده و نفرت از وجودشان بهتدریج فراگیر میشود و احساس بسیار خطرناک «تبعیض قائل شدن» را بهویژه در نسل جوان ما میپراکند و سرمایههای اصلی کشور و انسانهای کارآمد و فرهیخه و متبحر و متخصص را دلسرد و فقیر و از موطن خود جدا میکند، همانگونه که مولایمان علی (ع) فرمود «فقیر در شهر خود غریب است». از کلاسهای دانشگاه آزاد که معلوم نیست آن را نیز چگونه گذراندهاند، بهیکباره بدون هیچ تجربه و تبحر و تخصصی پشت میزهای مدیریتهای حساس مینشینند و به سربازی نرفته و یا دوران مقدس!!! سربازی و زیر پرچم!!!! را کنار دل بابا و ننه خود با خور و خواب بسیار میگذرانند و آنقدر بیپروا و بیآبرو شدهاند که در کمال پررویی و چشمدریدگی به ریش دیگر جوانان پاک و (غیرپارتیباز) میخندند و از اینکه آنان وضعیت این بیریشهها را ندارند، به مردم فخر میفروشند و این عمل کریه را زرنگی و استفاده از فرصت!! دانسته، درحالی که خود را محور دینداری و انقلابی قلمداد میکنند!!! این کثافتها و میکروبهای روحی موجود در جامعه همواره انگشت اتهام را بهسوی دیگرانی که بیغلوغش زندگی میکنند دراز کرده و تنها سلاح این بیاصلو نسبها زدن برچسب به دیگران است آنهم با ادعای دیانت و انقلابی بودن!!! غافل از اینکه جامعه این انگلهای آویزان شده به بعضی قدرتها را بیدین و بیایمان و ریاکار میشناسد و آگاهتر از آن است که دیگر فریب چندچهرههای دغل را بخورد. گاهی این مزورها تلاش میکنند تا سخنان امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری را به نفع خود تفسیر کنند، غافل از اینکه معظمله بهحدی روشن، واضح و صریح سخن میگویند که دستوپا زدنهای این ریاکاران نمیتواند دکانی را برای آنان باز کند و به قول خود رهبر معظم انقلاب، ایشان با زبان انقلابی با مردم سخن میگویند نه با الفاظ مبهم و پیچیده دیپلماسی، که البته و صدالبته اینگونه ریاکاران دیگر حنایشان در جامعه رنگی ندارد. تردیدی نیست که بزرگترین آفت یک نظام دینی، تظاهر و ریا و دو و یا چندچهرهگی است، چراکه جاذبیت میز و سمت و عنوانها و رانتهای متعدد که در کشور ما بسیار کمهزینه بلکه بدون هزینه هستند، موجب میشود اینگونه انگلهای مفتخوار در اجتماع برویند و بهجای اینکه تهدیدها به فرصت تبدیل شود، خلاف آن اتفاق میافتد. امروز کشور عزیزمان به حاکمیت افراد باهنر، متبحر، متخصص، کاردان، دلسوز و بیریا نیاز دارد چراکه باید حاصل دانش آنان به ثروت تبدیل شود و اقتصاد مورد تهاجم قرارگرفته ما از گیروبستهای متعدد نجات یابد، همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب هرساله و بهویژه امسال در نخستین سخنرانی ارزشمند ابتدای سال خود به آن اشاره داشتند. رهبری دانشمند ما بهخوبی میدانند که مشکل اصلی اقتصاد کشور تحریمهای سی و چندساله دشمن زورگو نیست، و بارها تاکید داشتهاند که باید از درون به بازگشاییهای اقتصادی بپردازیم که بیشک نخستین گام آن مبارزه با فساد است که معظمله سالهای سال به این مهم پرداخته و آن را همچنان دنبال میکنند. آبشخور فساد در کشور عزیزمان همین ویژهخواهان و خودویژهپنداران آقازاده و خردهآقازاده متصل به قدرت و ثروت هستند که بعضی از مناصب را به اشغال خود درآورده و غصب کرده و جوانان بالیاقت و باهنر و بیریا را از صحنههای مختلف دور گردانیده و زمینه باجخوری و زورگوییهای دشمن را فراهم کردهاند. هر فرد بیغلوغش و باهنری بخواهد زمینه تولید از انواع گوناگون آن اعم از فرهنگی، هنری، اقتصادی و … را فراهم کند، این خردهآقازادههای بیریشه از ترس داشتن ضعفها و ناتوانیهای خود در اسرع وقت با زدن یک برچسب آنهم از نمونههای مختلف و بنا به نرخ روز! آن را از میدان بهدر میکنند و مالک دین خدا و ایمان مردم میشوند! و خود را محق دانسته و با تصور باطل سعی میکنند باهنران را خانهنشین کنند، غافل از اینکه «ظرفیت» را نمیتوان از میان برد، شاید بتوان برای کوتاهمدت آن را محدود و محصور کرد اما خلاقیتها، هنرها، لیاقتها و … جز خدای منان هیچ بشری را یارای از میان بردن آنها نیست و حاصلی جز زبونی و خواری برای محدود و محصور کنندگان درپی نداشته و ندارد. در مطالب دیگر پیشازاین گفتهایم که «ظرفیت انسانها» از قانون (ظروف مرتبطه در فیزیک) تبعیت دارد بدان معنی که از هرجا فشاری به سطح مایع درون ظرف وارد آید از جای دیگر بالا میآید و درعینحالی که با فشار میتوان به آن تغییر شکل داد اما بههیچ عنوان خود «ظرفیت» کاسته نشده و بهگونههای دیگر جلوهگری میکند و مانند «ماده» تغییریافتنی اما نابودناشدنی است که این اصل از اسرار خلقت بوده و توجه نادانها و بیمایهها باید به آن جلب شود شاید که متنبه شوند و وقت دراختیار را بهجای پرورش خود در راه پوشاندن حقیقت تلف نکنند و جای حسادت، بخلورزی، دشمنی و هرزگی را به تلاش برای تقویت خود بدهند. این بیریشههای تازهبهدورانرسیده بهحدی در دنیای تاریک «خودساخته» گرفتار آمدهاند که یارای دیدن اطراف و دوروبر حتی چندقدمی خود را ندارند و نمیفهمند که حد نفرت جامعه از آنان به انفجار نزدیک میشود. زمانی که امام راحل (ره) و رهبری معظم در کمال خضوع و خشوع با مردم رفتار میکنند و سخن میگویند و مدام دغدغه جامعه را دارند، و میفرمایند «طلبهای بیش نیستم» و یا «تنها تن رنجوری دارم که فدای اسلام و انقلاب میکنم»، چه کسی میتواند ادعا کند که برسر مردم منت دارد و خود را تافته جدابافته بداند؟ و مگر ایرانی مسلمان و غیرمسلمانی را سراغ دارید که حتی ناخواسته برای انقلاب و پیشازآن، دفاع مقدس و …. هزینه نداده باشد؟
ثبت دیدگاه