فراسوی اندیشههای دِهشتناک
سودمندترین بخش رویدادهای تلخ و شیرین، روشن شدن ماهیت اندیشههایی است که در فراسوی زنگارهای دهشتناک پنهان شدهاند.
اندیشههایی که در دل خود پَلشتیهایی را جای داده اما آنچه از بیان و رفتار دارندگان آنها تَراوش میکند، وارونگی و دیگرگونگیهایِ گمراهکنندهای را نشان میدهد.
برخی دلبسته و یا وابسته به بیگانه، آنچنان ذهن خود را در زندانِ تاریک نَنگ ساری جای دادهاند که دیگر توان تمیز دادن زشت و زیبا را از دست داده و در جهان یکسونگری زیست میکنند.
شادی از انجام تحریمهایی که هممیهنان را در تنگنا و سختیهای توانفرسا قرار داده است!، بروز خرسندی از مرگ افرادی که با اندیشههای اینان زاویه دارند! به سخره گرفتنِ ابلهانهی هنرمندان، ورزشکاران، اهالی رسانه و … که همنوایی با اینگونه افراد ندارند و …..
این ویژگیها نشان از خُلقوخوی دیکتاتوری هولناکی دارد که در صورت قدرت یافتن، اتمسفری کبود و سرد را به وجود میآورد بهگونهای که باید چراغ برداریم و به دنبال همانند هیتلر، صدام و…. بگردیم!
چگونه میشود آزادی را فریاد زد اما اجازه نداد دیگران آزاد بیندیشند و آزاد بگویند و بنویسند و …!؟
و هزاران آهوافسوس از اینکه برخی نیز خِردورزی را فدایی احساسات میکنند و نمیدانند که در پی چی و کی هستند!
ثبت دیدگاه