کانال تلگرام تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات
سواد رسانه‌ای؛ واجب‌تر از نان شب

سواد رسانه‌ای؛ واجب‌تر از نان شب

 

در تمام مدت شبانه‌روز چه رسانه‌های داخلی و چه خارجی، هرکدام بنابر اهداف خود، در حال بمباران و تزریق القائات و خبرهای راست و دروغ با شگردهای ویژه هستند و در این میانه هرچقدر افراد از دانش و سواد رسانه‌ای روز، خالی‌تر باشند، بیشتر دچار آسیب‌های روحی و روانی و به بیراهه رفتن می‌شوند تا جایی که برخی به‌کلی خودباخته و گرفتار در طوفان و غبار ناشی از آن شده و احساس پوچی و پوکی می‌کنند!

 

این پدیده‌ی شومِ دهه‌های اخیر، سد راه پیشرفت و تعالی افراد جامعه و کشور شده و دردناک‌ترین خروجی آن فرار نخبگانی بوده است.

از یک‌سو با روش‌های حرفه‌ای و حساب‌شده، همه‌چیز سیاه و تاریک جلوه داده می‌شود و از سوی دیگر به‌طور ناشیانه و ناآگاهانه‌ای تلاش می‌شود بر روی خرابکاری‌های شماری از مسئولان بی‌مسئولیت سرپوش گذارند!

شماری از افراد جامعه هنوز چندان توجهی به لزوم منابع خبری و درستی و نادرستی آن‌ها ندارند، بنابراین بدون تأمل و تفحص، تحت تأثیر القائات قرار می‌گیرند و همچون پر کاهی سبک و بی‌اراده خود را به‌طور کامل در اختیار باد قرار می‌دهند! و تنها به دنبال آنچه با سلیقه و ذائقه‌ی آنان همخوانی و همراهی دارد می‌گردند و زندانی تعصب و تحجر شده و اندیشه‌ی والای انسانی خود را با بی‌رحمانه‌ترین وضعیتی دچار سانسور، مسدودی و محصوری کرده‌اند! گویی صرفاً خبرهایی درست است که این‌گونه افراد را بنابر ذائقه‌ای که به آنان تحمیل شده، ارضاء می‌کند و هرگونه خبر و یا مطلبی که با تمایلات درونیِ تحمیل کرده به خود، فاصله داشته باشد، بدون هیچ کم و کاستی غلط و دروغ پنداشته می‌شود!

البته با توجه به منافع و اهدافی که رسانه‌ها بر اساس آن‌ها فعالیت می‌کنند، از آن‌ها برای گسترش سواد رسانه‌ای و روشنگری اذهان در این زمینه هیچ انتظاری نمی‌رود و این وظیفه‌ی خطیر و سخت، تنها از عهده‌ی قلم‌های آزادِ غیروابسته و غیرتجاری برمی‌آید، هرچند که به‌یقین در این راه دشوار، با مخاطراتی مواجه شده و خواهند شد و به‌اجبار باید تلخیِ جوسازی‌ها و به یورش کشاندن ناآگاه‌ها و متعصب‌ها علیه خود را به جان بخرند اما به‌واقع این کار، کاری است، کارستان!

امروز خائنانه‌ترین اقدام‌ها، ایجاد ناامیدی و دلسردی در جامعه به‌ویژه قشر جوان است.

تولید یاس در دل جوان و محروم کردن کشور از وجود نخبه‌ها و بالیاقت‌ها، به‌منزله‌ی آتش زدن سرمایه‌های اصلی کشور است.

ستیز با شادی‌ها و سد راه نشاط فردی و اجتماعی شدن، نیز خیانتی است که خروجی آن در جامعه جز ایجاد نفرت، خشونت، ایستایی و رکود عمومی نبوده و نخواهد بود.

دخالت و سرک کشیدن به زندگی فردی و خصوصی افراد به بهانه‌های واهی و عوام‌فریبانه با ابزارهایی مانند «ریا» که امروز بر همگان آشکارشده است، حاصلی جز نفرت و انزجار نداشته و نخواهد داشت.

تقابل و تضاد با مطالبه‌های همگانی و ساده انگاری خواسته‌های اکثریت جامعه، سرانجامی جز تنش، درگیری، خسارت‌های گوناگون، توقف و درجا زدن و خروجی تلخ ندارد.

  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • 7 فروردین 1402