کانال تلگرام تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات
باورهایِ پوسیده‌ای که زندگی‌ انسان‌ها را تلخ می‌کند

باورهایِ پوسیده‌ای که زندگی‌ انسان‌ها را تلخ می‌کند

 

در اینکه هر اقدامی در ابتدا از چگونگی فکر و شکل‌گیری باور به وجود می‌آید، تردیدی نیست. اما آنچه انسان را به بند و زنجیر می‌کشد و زندگی‌ها را زهرآلود و تلخ می‌کند، باورهای نادرست و خارج از دایره‌ی عقلانیت است که به دلیل نادانسته‌های بسیار در ذهن و فکر «خوددانادانسته‌ها» به‌صورت تعصب و تحجر خودنمایی می‌کند و تعالی منتج از آزاداندیشی را به بن‌بست می‌کشاند.

 

دوران دانش‌آموزی خود را هرگز از یاد نمی‌برم که هم خانواده‌ها و هم متولی‌های فرهنگِ حاکمیتی بر این باور بودند که دانش آموزان زرنگ و تیزهوش به رشته‌ی ریاضی متمایل می‌شوند و کمی ضعیف‌ترها به رشته‌ی طبیعی و کم‌هوش‌ها نیز به ادبیات روی می‌آورند!

 

البته در آن زمان تنها همین سه رشته و با همین عنوان‌ها وجود داشت و مستعدهای رشته ادبی که البته عشق و علاقه‌ی وافری نیز به علوم انسانی داشتند، دچار نوعی سرافکندگی و وادادگی ظالمانه می‌شدند و چه استعدادهایی که در این زمینه در نطفه خفه و مدفون می‌شد.

 

حمله‌وران به ذوق و هنر که در دنیای تاریکِ باورهای اشتباه خود به سر می‌برند، در کلیشه‌ای تحمیلی ناشی از ناآگاهی، زندگی خود و دیگران را تاریک و تباه می‌کنند و سد راه رشد و بالندگی جامعه می‌شوند.

 

امروز نیز مشاهده می‌کنیم که باورهای هولناک داعشی از انسان، قاتل می‌سازد و پاداش آدمکشی را نیز بهشت برین می‌داند!

 

افکار خودمحورانه و تمامیت‌خواهانه نیز رستگاری انسان را قرار گرفتن در چارچوب باورهای خشک و نفرت‌انگیز خود فرض می‌کند و ….

 

چه بسیار از باورهای انسان‌هایی که از آن‌ها به‌عنوان «دیکتاتوری» یاد می‌کنیم نیز به‌طورکلی، خود این نسبت را نمی‌پذیرند و مسخ افکار مستبدانه‌ شده‌اند.

 

دوستداران توسعه و تعالی، آزادگی انسان‌ها، زیستن در آرامش، آسایش، رفاه، شادی و نشاط، صلح و دوستی و….. باید از سیاست‌بازان به‌کلی دل بکنند و تمام تلاش خود را مصروف میدان‌داریِ اندیشمندان، اهالی فرهنگ و آموزش، هنر و اندیشه کنند. چراکه تلخی‌های بسیاری را از میدان‌داریِ سیاست کارانِ سیاست‌باز در طول تاریخ تجربه کرده‌ایم و به این یقین رسیده‌ایم که خروجی کار سیاسی‌کاران جز قتل و غارت، ظلم و زور و…. نبوده و نخواهد بود. آن‌گونه که نادرشاه چشم پسر خود را درآورد و شاه‌عباس نیز پسر ارشد خود را کشت و در پی آن، چه بسیار مانندهای این دو پادشاه تمام انسانیت را قربانی قدرت خود کرده‌اند. قدرتی که جز مفسده، خروجی دیگری نداشته و ندارد.

 

  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • 21 دی 1401