کانال تلگرام تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات
فرجامِ گرفتاری در دام احساس

فرجامِ گرفتاری در دام احساس

 

تجربه چند سال پیش از انقلاب را هرگز نباید از ذهن پاک کرد چراکه برخی بدون توجه به اینکه بدانند چه می‌خواهند و چه خواهد شد و ….، صرفاً مطلوب را در رفتن شاه می‌دانستند و بر این باور بودند که بهشت موعود آنان تنها در تغییر نظام شاهنشاهی به دست می‌آید و مطالبات جامعه به‌صورت خودکار محقق می‌شود! ازاین‌روی هرگونه مخالفت و تضاد با پادشاهی را بی‌هیچ تعمق و تفکری در پذیرش هرکه و هرچه در این مسیر حرکت می‌کرد، متعصبانه و پافشارانه پذیرا بودند و عاقبتی را برای گزینه‌های موجود در آن زمان، متصور نمی‌شدند!

 

شماری از افراد با دل بستن به گروه‌ها و سازمان‌هایی که شناخت لازمی از آن‌ها نداشتند، پس از مدتی به قربانگاه ندانم‌کاری کشیده شدند و عده‌ای دیگر نیز به‌طور ناگهانی و سوار بر بال احساس، به عقب برگشتند و دیوی را که در ذهن داشتند، فرشته فرض کردند و ابراز پشیمانی را ازجمله شعارهای جدید خود برگزیدند و ….

 

 

البته هرگز نباید ازنظر دور داشت که شالوده‌ریزی شعارهایی که ترویج یافت، با خشت و آجرهایی روی‌هم چیده شد که مبتنی بر ادب و اخلاق و تنفر از روش و منشِ شعبان بی‌مخ‌ها و پری بلنده ها و…. بود، چراکه آن زمان اشخاص میان‌تهی، بی‌سیاست و مدعی‌های بی‌ریشه، سلبریتی ها و… مرجعیت اجتماعی را در اختیار نگرفته بودند و جایگاه‌ها عوضی نشده بود و همین امر موجب شد که پایه‌ی اصلی شعارِ مطالباتِ سرکوب‌شده‌ی جوامع ایرانی بر ادب و اخلاق استوار و مستحکم شود.

 

 

مداخله‌ی بیگانه‌ها و تجربه‌ی تلخ تاریخی در این زمینه، جامعه را تشنه‌ی استقلال کرده بود و آزادی‌های گوناگونِ پذیرفته‌شده‌ی جهان آن روز، به‌عنوان اساسی‌ترین و پایه‌ای‌ترین مطالبه‌ی ایرانی، جلوه گری می‌کرد.

 

 

عدم شناخت همگانی از تفکرات سیاسیِ مطرح در آن زمان و نبود اعتماد لازم به آن‌ها و از سوی دیگر وزنه‌ی سنگین‌تر باورهای دینی و مذهبی، برآیند مطالبات را تعیین و حاکم کرد.

 

 

حال باید همگی به این پرسش‌ها پاسخ دهیم و تکلیف خود را مشخص کنیم:

  • آیا خروجی و زاییده‌ی شعارهای برآمده از لمپنیسم و لگدمال کردن اخلاق همگانی، منجر به فروپاشی اجتماعی نخواهد شد؟

  • آیا بی‌توجهی به جوشش‌های داخلی و دل‌بستگی و پیوستگی به بیگانه‌هایی که در طول تاریخ همواره امتحان پس داده و تنها به منافع خود می‌اندیشند، سرانجامی جز رسیدن به ناکجاآباد خواهد داشت؟

  • و آیا و آیا و آیا و….

  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • 5 دی 1401