کانال تلگرام تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات تبلیغات
بازهم هدف وسیله را توجیه کرد!!!

خردادماه ۱۴۰۰ نوشتیم:

 

بازهم هدف وسیله را توجیه کرد!!!

 

 

دومین مناظره و البته بهتر بگوییم مشاجره‌ی نامزدهای ریاست جمهوری در حالی به‌طور مستقیم و زنده از صداوسیمایِ یکه‌تاز و قَدرقُدرت پخش شد که مردم انتظار داشتند به‌خاطر اظهارنظرهای پرشمار خود در فضای مجازی و نَهی نامزدها از مشاجره، مچ‌گیری، تخریب و … یکدیگر که در نخستین مشاجره، روح و روان آنان را آزرد و بر شدت افسردگی‌های جامعه افزود،‌ این‌بار فقط به برنامه‌های خود بپردازند و به‌جای جنگ قدرت‌خواهی به خواسته‌ها و مطالبات جامعه توجه کنند.

 

 

این هفت نفری که از میان نامزدهای پرشمار از سوی شورای نگهبان با هزاران اما و اگر و ابهام و …. برگزیده شده‌اند، در این دو مناظره درواقع خود را زیر سئوال بردند و به افشای ناکارآمدی‌ها و بی‌توجهی‌ها و…. خود پرداختند، چراکه همگی اینان در چند دهه مناصب حساس و سرنوشت‌سازی را در اختیار داشته‌اند و بدون تردید در پیدایش وضعیت کنونی کشور، نقش بسیاری را ایفا کرده‌اند.

 

 

برای بسیاری از مخاطبان دو مناظره‌ (مشاجره) یادشده این سئوال مطرح است که چرا حضرات فقط هر چهار سال یک‌بار، حرف‌های قشنگ قشنگ به خورد خلایق می‌دهند و این‌همه طرح و برنامه‌ای که تنها در چند جمله‌ی شعاری و به قول خودشان نمایشی مطرح می‌کنند را با تاخیر چهارساله ارایه می‌دهند؟!

 

 

این آقایان هم انواع تریبون‌ها را در دست و هم اختیارات گسترده‌ای را داشته و دارند اما چرا در فواصل چهارساله‌ی انتخابات دَم فروبسته و سر در لاک خود کرده‌اند و در هنگامه‌ی انتخابات با این‌همه طرح‌های معجزه‌آسا و معجون‌های شفابخش برای تصاحب قدرت بیشتر وارد میدان مبارزه شده‌اند؟!

 

 

هر چهار سال یک‌بار جوانان، بانوان، اقوام و…. را ابزاری برای رسیدن به هدف خود فرض کرده و این‌بار معتادان عزیز و ارجمند را نیز به این جمع افزودند و در گروه هدف جناب آقای همتی جای گرفتند!

 

 

قاضی‌زاده نیز مناظره (مشاجره) را فوتبالی کرد اما نگفت که تاکنون مجلس انقلابی! چندبار گل خورده است و بازخورد افکاری که رسوبات سوسیالیستی، کمونیستی، چینی و روسی با رنگ و لعاب اسلامی شیعی، در آن‌ها به‌طورکامل قابل حس و درک است در سطوح گوناگون جامعه چه بوده است؟!‌

 

 

مهرعلی زاده نیز که نشان داد علاقه‌ی بسیاری به خواندن انشاء از روی متن ازپیش نوشته‌شده دارد و چسباندن خود به شخصی که حتی او را قبول ندارد، یک بار دیگر به مدارکی نازید که امروزه در نظر مردم بیش از یک تکه مقوا و کاغذ، ارزش دیگری ندارد و همان‌گونه که در یادداشت پیشین آوردیم، امروزه با وجود این‌همه مدارک شبهه‌ناکی که حتی یک‌شبه صادر می‌شود!، می‌توان اصطلاح متداول در سطح جامعه «خلق ایران جُملگی دکتر بُوَند» را به‌یقین پذیرفت.

 

 

جلیلی که در مناظره‌ی دوم تکیه‌کلامش طرح‌های نمایشی بود نیز خود بیش‌از دیگران این‌گونه طرح‌ها را به نمایش گذاشت و بازهم نگفت که دولت سایه‌اش تاکنون چه دستاوردی را داشته است؟!

 

 

رئیسی نیز به‌گونه‌ای سخن می‌گفت که انگار مردم از دادستانی‌ها و برخی قضات و …. به‌جای احساس آرامش داشتن و ستاندن داد، هیچ‌گونه خوف و واهمه‌ای ندارند و به راحتی و درکمال آزادی می‌توانند حق‌طلبی کنند و حرف‌های خود را به آنان بزنند و آنان نیز همواره آماده‌ی گوش دادن به مطالبات جامعه هستند!، هرچند که باز هم در مشاجره‌ی دوم اخلاق سخن‌گفتن و مناظره را در قیاس با دیگران رعایت کرد.

 

رضایی نیز که در این دو مناظره با چهره‌ای متفاوت اما با ادبیات همیشگی به میدان مبارزه‌ی متداوم آمده بود، نگفت که چرا در مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکنون به مطالباتی که از زبان مردم بیان کرد، پاسخ روشنی داده نشده است؟!

 

 

زاکانی نیز بنابر عادت همیشگی، در مشاجره‌ی اخیر بیشتر به یقه‌گیری و مقصرشناسی پرداخت و تمام گناهان عالم و آدم را بر گردن دولت روحانی نهاد!

 

 

و اما در این هنگامه…….

 

این جوانان هستند که لحظات طلایی عمر گران‌بها را به بیهودگی و ناامیدی سپری می‌کنند و حتی یک زندگی معمولی و ساده برای آنان به رؤیا و آرزوی دست‌نیافتنی مبدل شده است. 

 

 

این زنان و دختران هستند که از جبر زمانه باید سال‌های طولانی را با مجردی سپری کنند.

 

 

این کارگران هستند که با سیاست‌های …. دولت‌ها، کارفرمایان به آنان دیو و دد معرفی می‌شوند و تمام کاسه و کوزه‌ها را بر سر کارآفرینان می‌شکنند. 

 

 

این بازنشستگان هستند که از نوه‌های خود خجالت می‌کشند و مسببان وضعیت معیشت خود را شبانه‌روز لعن و نفرین می‌کنند.

 

 

این سرمایه‌گذاران در بخش مسکن هستند که از ترس قوانین و ضوابطی که بر محور شعار و …. استوار شده است، مجبورند پول‌های خود را به جیب ترکیه و امارات سرازیر کنند تا سرمایه‌ی آنان مصون بماند و ………..         

  • نویسنده : عزیزالله قهرمانی
  • 19 خرداد 1400