از تحجر تا عصیان….
با شکلگیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، شماری از افراد و یا فرقههایی که تنها پوستهای از دیانت را ملاک و معیاری برای ارزشگذاریهای سیاسی و اجتماعی قرار داده بودند، رفتارهایی را از خود بروز و ظهور دادند که روزبهروز به تنفر اجتماعی نسبت به آنان دامن زده است.
شدت تحجر و عقبماندگی را در گروههایی ازقبیل «فرقان» مشاهده کردیم که مشابه و نمونه آن نیز امروز به عنوان «داعش» از دل وهابیت بیرون آمده و درست عکس فلسفه وجودی دیانت و اصولی که نبی مکرم اسلام (ص) پیامآور آنها برای بشریت بود، دست به شرارت و جنایت زده و میزنند و چهره عبوس و باورهای زهرآلود آنان، موج فراگیری را از نفرت و خشم میان تمام انسانها در سطح جهان ایجاد کرده است.
اینگونه باورهای متحجرانه با شدت و ضعف و به انواع مختلف همچنان دامنگیر کشور ما باقی مانده و هر از چندی در نیات و رفتار شماری که برخی نیز متاسفانه به بخشهایی از قدرت آویزان شدهاند، از خود رونمایی میکند.
در چند روز اخیر مشاهده کردیم که برخی یا به دلیل کینههای سیاسی و جناحی و یا از روی جهالت و باورهای مسموم، با حملههای لفظی و تهدیدهای خشمآفرین، برای چندمین بار به بهانههای واهی به طرح انساندوستانه امام جمعه اسبق شیراز تاختند و باز هم به خیال خام خود عقدهگشایی کردند.
در نخستین نگاه درمییابیم که اینان هم بیلیاقتی و بیتوجهی به وظایف شرعی و قانونی خود را رونمایی کردند و هم نشان دادند که بهاصطلاح دردشان «شادی و تفریح مردم است» و تغییر کاربری جز بهانهای برای پیشبرد اهدافِ متحجران نبوده و نیست. چراکه پس از گذشت نزدیک به سه دهه از شکلگیری باغشهریها و هزینهکردهای بسیارِ اقشار مختلف مردم، از کارمند، بازنشسته، جانباز و …. گرفته تا کسانی که سرپناهی جز همین سکونتگاههای تابوکی و ابتدایی ندارند را تهدید به تخریب کردند. گویی این ۲۰ و یا ۳۰ سال در خواب ناز بودهاند و از ایجاد باغشهریها هیچگونه خبری نداشتهاند!
دوم اینکه ثابت کردند که فقط زورشان به اقشار آسیبپذیری میرسد که با اتکا و اطمینان از حوزه نمایندگی ولی فقیه و با اعتبار امام جمعه وقت، در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند و عمر و پول خود را در این راه مصروف داشتهاند تا بتوانند گاهی در گوشهای خلوت و بهدور از هیاهوی وحشتناک و کُشندهی شهرها، بیاسایند، غافل از اینکه مدام و بهطورمستمر با ایجاد تنش و درگیری توسط متحجرانِ مخالف با آسودگی، تفریح، شادی و …. مواجه خواهند شد.
سوم اینکه…..
این متحجران نشان دادند که در مقابل زورمدارانی که باغشهریهای چندصد میلیاردی مانند لواسانات تهران را با رانت و …. بنا نهاده و با کاخهای سربه فلک کشیده خود به ریش خلقالله میخندند، بسیار زبون و ذلیل بوده و یا با کاخنشینان همراه هستند و فقط برای اقشار ضعیف شاخ و شانه میکِشند.
چهارم اینکه…..
این آویزانشدگان به بعضی از مراکز قدرت، تعفن تبعیض و تضاد را آنچنان پراکندهاند که بوی خفهکُننده آن عصیان عمومی را دامن زده است. چراکه در کنارِ دستِ باغشهریهای طرح فلاحت، تمام امکانات را برای مجتمعی که نام آن را «باغویلاهای شهید پرویزی» نهادهاند و یا دیگر مجتمعهای باغشهری مانند «کوه دراک» و … که متعلق به خودشان است، فراهم کردهاند و اینگونه باغشهریها را جزء «بیتالمال» نمیدانند، چونکه بیت خودشان است!
بنده بهعنوان یک روزنامهنگار با سابقه بیش از ۵۵ سال کار رسانهای به اینگونه متحجران هم نصیحت میکنم و هم هشدار میدهم که دست از این دغلکاریها بردارید و روحیه مردم را تخریب نکنید و موجب عصیان نشوید. مردم این روزها به اندازه کافی در رنج و عذاب هستند و بههیچعنوان دیگر تحمل اینهمه تهدید به تخریب و بگیر و ببند را ندارند، چراکه بهواقع جانشان به لب رسیده و از بولدوزرهای بیدادگر شما همچون آن شیرزن پیری که جان خود را در راه آلونک خود داد، نمیهراسند.
همچنین نسبت به عملکرد امام جمعه محترم شیراز بهعنوان متولی اصلی و راس این موضوع و مسئله، نیز در این ارتباط نقد دارم و از سکوت و بیتفاوتی ایشان در قبال اینگونه برخورها و عملکردهای نفرتزا و خشمآفرینِ مسوولنماها، اعتراض میکنم.
همینطور از عکسالعمل نشان ندادن متولیان امور اجتماعی شهرستان شیراز و استان فارس، از آقای فرماندار گرفته تا استاندار و …. متعجب هستم که چرا به عواقب اینگونه حملات به مردم بیگناه و بیدفاع نمیاندیشند!؟
و خلاصهی کلام….
ما باغشهریها را بنابر اعتبار حوزه نمایندگی ولی فقیه فارس و امام جمعه شیراز با هزینه بسیار خریداری کرده و عمر و سرمایهی خود را مصروف آنها داشتهایم و هرگونه پیامد ناشی از عملکرد مسئولنماها را متوجه این حوزه میدانیم.
- نویسنده : عزیزالله قهرمانی
- 2 آبان 1399
اخبار سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، و... از منو سایت انتخاب کنید .
برگزیده ها
- زیرِ چکمهی الیگارش ها ….
- مطالبه گری، خودتحقیری و خودزنی نیست
- وفاقِ ملی، زیر لَگَدِ سایهها
- ایدئولوژیهای مَرگ و رَنج !
- لحظههای عمر، بازیچهی بیخِرَدان!
- گرفتاری در چنگالِ خطوط قرمز!
- گذر از چه باید کَردها …..
- دادنِ عنوانهای مٌفتی به افراد هٌلفتی!
- پای وابستگی روی گلوی شایستگی!
- شایسته طلبی یا سهم خواهی!؟
بیشتر بخوانید
- امنیت و حمایت های قضایی
- تحریمهای ویرانگر داخلی و بهانههای رسمی!
- انتخابات ۷
- چرا تنها از کرونا میترسیم؟!
- کمبود شدید تعمیرکار در کشور
- شکلگیری لاکپشتی توطئه در جنوب فارس
- صیانت از کی و چی؟!
- لزوم رعایت قانون توسط نهادهای قدرت
- اصولگرایی و اصلاحطلبی و انحرافات ریشهسوز قسمت دوم
- اعلام وضعیت ترافیک شیراز ۱۰ سال پیش
بایگانی