خدایِ این خُفته‌ی چند!!

خدای همگان به مهر و بخشش تاکید دارد اما خدای این خفته‌ی چند، به خشم، نفرت، کینه، توطئه و….

خدای همگان همواره ما را به شادی، نشاط و لذت بردن از زندگی فرامی‌خواند اما خدای این خفته‌ی چند مدام از گریستن، غم، تیرگی، عزا و ماتم و…. دَم می‌زند.

خدای همگان عاشق پاکی، راستی و روراستی، خلوص، یکرنگی و شفافیت است اما خدای این خفته‌ی چند به نیرنگ، فریب، ریا، تزویر، چندرویی، چند رنگی و زیست در تاریکی تمایل دارد.

خدای همگان به دوست داشتن آفریده‌های خود و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز دلالت دارد اما خدای این خفته‌ی چند، کشتار، تخریب، تهدید، توهین، اهانت و … را مجوزی برای رفتن به بهشتی موهوم اعلام کرده است.

خدای همگان آرامش را هدیه می‌دهد اما خدای این خفته‌ی چند، دلهره، اضطراب، وحشت، ترس، خفقان، کینه، دشمنی و … را ایمان به خود می‌داند.

و در یک کلام…….

امروزه کودکان نیز خدای مهربان همگان را از خدای ننگ و نفرینِ این خفته‌ی چند از یکدیگر تمیز می‌دهند!

چه دستگاهی مسئول است‎؟

امنیت مالی و جانی نداریم!!

مدتی است در فاز ۲ باغ‌شهری‌های سیاخ، اوباشگری، تهدید جانی و تخریب اموال باغداران رواج یافته و دیگر هیچ احساس امنیت و آرامشی در این محدوده وجود ندارد.

افراد پلید، ناپاک، تحمیلی و … که منافع نامشروع خود را به‌خاطر وجود و حضور منتقدان، صاحب‌نظران و مطالبه‌گرانِ حقوق مسلم خود، در معرض خطر دیده‌اند، با تهدید و اجیرکردن اوباشان اقدام به توهین، تخریب اموال و تهدیدهای گوناگونِ مالی و جانی می‌کنند.

همین چند روز پیش تمام شیشه‌های درب و پنجره‌های باغدار منتقدی را که حرفه‌ی او نقد، نظر، مطالبه و خبر را به‌طور تنگاتنگ و مستمر به‌همراه دارد، در ابتدا تهدید جانی و سپس با اجیر کردن اوباشان اقدام به وارد کردن ضرر و زیان به اموال وی کردند که فیلم و اسناد آن موجود و واقعه نیز از سوی مسئول حراست داخلی و همچنین پاسگاه انتظامی محل صورتجلسه و تایید شده است.

جالب است که این مجموعه زیر نظر موسسه‌ای است که آن نیز زیرمجموعه‌ی امام جمعه شیراز پا به عرصه‌ی وجود گذاشته است!

این موسسه در مصالحه‌نامه‌هایی که با باغداران منعقد و امضا کرده، در قبال اخذ مبالغی که هرساله نیز افزایش قابل‌توجهی یافته، مسئولیت تامین امنیت و حفظ و حراست از جان و مال باغداران را برعهده گرفته و چند سالی است که به‌طور شفاهی و بدون اجرای هرگونه تشریفات قانونی چند وظیفه‌ی خود را به شرکتی تعاونی که با عضویت شماری بسیار اندک‌تر از تمام باغدارانِ مجموعه، شکل‌ گرفته، سپرده است!

حال باید خطاب به مسئولان ذی‌ربط، ازجمله دستگاه‌های قضایی و انتظامی، این پرسش را مطرح کرد که حفاظت از جان و مال باغداران این مجموعه‌ی بزرگ با کدام ارگان است؟! و چنانچه خدای ناکرده، وضعیت فعلی منجر به از دست رفتن جان باغداری شد، چه دستگاهی پاسخگو خواهد بود؟!