با پوزش از خَر، این حیوان مُفید و زَحمتکش!
گاهی انسان با صحنههایی مواجه میشود که هَم به یاد ضربالمثلها و گفتوگوهایی که در میان مردم متداول است میاُفتد و هَم در تشبیه کردن، دُچار تَردید و ابهام میشود.
چندی پیش به «کُرّه خَری» که مدتی است مردم اینگونه موجودات انگلی را به تَمَسخُر «آقازاده» مینامند برخورد کردم که برخلاف گذشته، قیافهای عجیب به خود گرفته بود و سلام کردن به بزرگتر را نیز کَسرِ شَان تصور میکرد!
این تازه به دوران رسیدهی بیادب و بیشعور که تنها نانِ بَرچسبِ زدهشده به پدر و وابستگی به حزبی معلومالحال را میخورد، یکراست از سَرِ کِلاس درس بدون آنکه کوچکترین تجربه و تبحری داشته باشد، آمده و به سِمَتِ مُعاونت دریکی از مجموعههای بزرگ و حساس شهری گُماشته شده و خود را علامهی دَهر میپندارد و بهاصطلاح، «دیگر خدا را بنده نیست!».
حال چرا در دادن عنوان «کُرّه خَر» به وی دچار تردید در تشبیه شدم، اینکه هرچه فکر میکنم خَر حیوان مفید و زَحمت کِشی است که هزاران سال به انسانها خدمت کرده و سَختی دیده و رنجکشیده است اما اینگونه اَنگلهای مُفتخور و پُررو و پُرادّعا نَهتنها هیچ رنجی نکشیدهاند و هیچ خدمتی را انجام نداده و نمیدهند بلکه جُز ضرر، دردسر، غارتگری و غَصب جایگاهها، خروجی دیگری نداشته و ندارند.
حال با پوزش از خَر این حیوان سودمند باید بگویم که اینگونه ویروسهای ویرانگر که عاملِ بیشترین بدبختیها و گرفتاریهای کشور هستند، باید خود را مدیون اَمثال «تِرامپ» بدانند که این بَچّه کِرمها را در زیر چَترِ هووجَنجالِ تحریمها مخفی کرده و دریایی از رانت و ویژه خواری را برایشان فراهم ساخته است.
ثبت دیدگاه