آبشخورهایِ طغیان
چنانچه حوادث، اتفاقات، رویدادها و آنچه بر ما گذشته را بررسی کنیم، به روشنی درمی یابیم که مهم ترین و ریشه ای ترین آبشخورهای اعتراض هایی که امروز با آنها مواجه هستیم بر سه پایه اصلی استوار شده است.
از نخستین آبشخور که به یقین خروجی عملکرد تمامیت خواهانِ خودمحور خودسر و محدود و محصورشده در باورهای کپک زده بگذریم و همچنین رویکردهای منفعت طلب های بیگانه و وابسته به آنان و ریاکاران داخلی را نیز درحال حاضر مورد بحث قرار ندهیم و به آبشخور فساد اداری غرق شده در بروکراسی های نفرت انگیز و خشم آفرین نگاهی اجمالی بیندازیم، دنیایی از تباهی را مشاهده میکنیم که تبهکاران صاحب امضاهای طلایی و رانتی های وابسته و پیوسته به مراکز قدرت و ثروت، پدیدآورنده های سیاهکار آن هستند که به طور مستمر و مدام، مولد خشم و نفرت همگانی بوده اند و چرخ های اصلی رفاه و تعالی انسانی را با لنگی و توقف مواجه کرده اند.
در شماری از مجموعههای اداری همواره بازیگردانهای مخفی شده در تاریکی های موجه وانمود شده و مخالف با شفافسازی امور، به بهانههای گوناگون همچنان بر سرپوش گذاشتن بر حقایق پافشاری کرده و میکنند و با هدف فریب افکار عمومی هر از چندی رئیس یا مسئول رأس مجموعه که جز ماشین امضا و آرایه بودن، هیچگونه خاصیت دیگری نداشته و ندارد را تغییر داده و میدهند و گاهی نیز قربانی امیال خود میکنند اما همیشه بر خر مراد سوار بوده و هستند و به پر کردن شکم گشاد خود از گند، لاشه و تعفن ادامه داده و میدهند.
امروز خشم و عصبانیت انبوه مردم را در خروجی عملکرد مافیاهای لانه گزیده در مجموعههای اداری مشاهده میکنیم. نفرت هایی که در سالهای متوالی بر روی هم انباشته شده و هر زمان که فرصتی فراهم میآید، از خود رونمایی میکند.
عمق این فاجعه به اندازه ای گسترده است که حتی برخی همچنان آشکارا دست کشیدن از امضای طلایی را نمیپذیرند و بر زیست ننگ آلود در تاریکی و اختفا، پافشاری میکنند.
در اینگونه مجموعهها قدرت یک کارت هدیه و … بهمراتب بیشتر از قانون است و دادوستدهایی در آنها رواج دارد که کمکم زشتی را نامفهوم و پلشتی را عادیسازی کرده و این تصور را به ذهن متبادر میکند که گویی زمان گندیدن نمک فرارسیده است!
با این اوصاف، جز زیروزبر کردن وضعیت اسفناک اداری نمی توان بقایی را متصور شد.
ثبت دیدگاه