کاهش اثر ناترازیها بر ترافیک شهر شیراز / از هوشمند سازی تقاطعات شیراز تا تامین برق پایدار در زمان خاموشی ها
معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری شیراز از اقدامات مثبت این معاونت در راستای نظم بخشی ترافیکی به شهر شیراز خبر داد.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مریم رضایی – محمد فرخ زاده در گفتوگو با خبرنگار ما، اظهار کرد: هوشمند سازی تقاطعات شیراز در راستای کاهش مدت توقف شهروندان در پشت خط ایست چراغ قرمز یکی از این اقدامات است.
فرخ زاده تاکید کرد: در راستای ارج نهادن به زمان سفر شهروندان شیرازی تاکنون شهرداری اقدام به هوشمندسازی ۲۷ تقاطع سطح شهر کره و پیش بینی میشود تا انتهای سال جاری کلیه تقاطعات سطح شهر به سامانه هوشمند مدیریت تقاطعات مجهز و جایگزین تقاطعهای دارای زمان بندی از پیش تعیین شده شود.
او همچنین افزود: برای اولین بار در کشور شهرداری شیراز اقدام به تامین برق پایدار تقاطعات جهت جلوگیری از بی نظمی تقاطعات در خاموشیهای دورهای کرده است.
به گفته فرخ زاده این اقدام تاکنون در خصوص ۵۳ تقاطع از ۶۸ تقاطع سطح شهر صورت پذیرفته و تا پایان امسال تمامی تقاطعات سطح شهر در زمان قطع برق، خاموش نخواهند شد.
تحلیل مشابه این خبر که در سال ها پیش نگاشته شده :
تلفنِ ادارههای دولتی چه کاربردی دارد؟!
تردیدی نیست که بخش عمدهای از تراکمِ ترافیک در خیابانها، اتلاف وقت گرانبهایِ شهروندان و اربابرجوع، هدر دادن انواع انرژیها، افزوده شدن به شمار ناراضیها و نارضایتیها، خشم و نفرت و…. ناشی از بیخاصیت شدنِ تلفن ادارهها و سازمانهای دولتی و وابسته به دولت است.
مسائل گوناگون، پرسشهای بسیار و تعیین تکلیفهای پرشمارِ همگانی، میتواند با پاسخگویی به تلفن شهروندان در مراکز و ادارههای دولتی و وابسته به دولت مورد حلوفصل قرار گیرد اما اکثر این تلفنها یا جواب نمیدهد و یا جواب سربالا تحویل تماسگیرنده میدهد و یا اشغال است و یا مورد سوءاستفادههای شخصی و خصوصی قرار میگیرد.
جالب اینجاست که باوجوداین همه تشکیلاتِ بازرسی و نظارتی، سالهاست این مهم به بوتهی فراموشی سپرده شده و بهاصطلاحِ معمول در این زمینه «کَسی به کَسی نیست!».
برای یک کارِ بسیار ساده که میتوان با یک تلفن آن را انجام داد، شهروندانی که نام «اربابرجوع!» نیز بر آنان نهاده شده است، مجبور میشوند ساعتها عمر ارزشمند خود را در ترافیک پیچیده بگذرانند و انرژیهای خود و دیگران را صرف کنند و وجودشان از خشم و نفرت پر شود و …. تا به اداره و سازمان دولتی و یا وابسته به دولت موردنظر بروند، البته اگر حضرات مسئول و موظف و مکلف نیز غایب! نباشند و یا در جلسات بیهوده و بیثمرِ همیشگی حضور نداشته باشند و یا در مرخصی به سر نبرند!
بهراستی چرا برای عمر بازگشتناپذیر، وقت طلایی، انرژیِ همگانی و …. مردم، پشیزی ارزش قائل نمیشوند؟!
پُشتِ اینگونه مکلفها و موظفها به کجا گرم است؟!
آبشخورِ این وضعیتِ اَسفناک کُجاست؟!
مدیریت در اینگونه سازمانها، ادارهها و مجموعهها چه پاسخ و حتی توجیهی دارد؟!
و در یک کلام….
آیا بازرسی کل کشور تنها یک تابلو و عنوان است؟!
ثبت دیدگاه