چارهجویی در ناخُرسندی، خودزَنی نیست!
یورش دَدمَنشانهی صهیونیستهای واپَسگرا به خاکِ پاک میهنِ گرامی ما، هم نشان از ناامیدی از استمرار زیست کنونی آنان و هم پیامی هولناک به جهانیان دارد.
به گواه آنچه در دورههای گوناگون زیستِ آدمیان نِگارش شده، هرگاه یک باور و یا اِنگارهای به سیاهی و تباهی می انجامد، دنباله روان آن به دیوانگی و خودباختگی کشیده میشوند و دست به گونههایی از رفتارهای بهدوراز خِرَد و اندیشه و بیمناک میزنند.
صهیونیستهای بازمانده در باورهای پوسیده و کَپَکزدهای که با آگاهیها و داناییهای آدمیان امروزه ناسازگار و ناهَمگون است، تنها چارهی خود را در انجام کارهایی میبینند که جز دیوانگی و نابِخردی نامی را نمیتوان بر آن گذاشت.
گونههایی از آدمکشی و خونریزیِ صهیونیستها در ایران که آدمیان هنوز آنها را نیازموده بودند، میتواند پایهگذارِ جنگهایی در گُسترهی جهان شود که همهی پایبندیهایِ پذیرفتهشدهی پیشین را زیر پا بگذارد و روش و منش در جنگها را دیگرگون و هولناک کند.
همهی کشورها بهویژه کشورهایِ دوروبَر کشور ما باید به اینگونهی هَستی یافته از جنگ واکنش مناسب نشان دهند و از پایهریزی چنین خونریزیها و آدمکُشیهای دَدمَنشانه، هر یک بهاندازهی خود، جلوگیری کنند.
و یک سخن گُشایش گرانه:
ثبت دیدگاه