وِفاق در مُحاقِ نِفاق !
نوشته ی آذرماه ۴۰۳
رئیسجمهوری در سخنانِ خود چه پیش از انتخابات و چه پسازآن همواره بر ایجادِ وفاق تکیه کرده و میکند! گویی هنوز پس از تجربههای مسئولیتی و نشستن بر روی صندلیِ مجلس و زندگی در فضایِ واپسگرایی حیدری – نعمتی و ….، هنوز به این باور نرسیده که هر پدیدهای فرهنگِ ویژه به خود را میطلبد و متوجه نشده است که ما در این کشور به معنای واقعی، عینی و ملموس، تشکیلاتِ منسجمِ آشکار و با مرامنامه و اساسنامهی رسمیت یافته در افکار عمومی نداشته و نداریم و آنچه بهعنوان جناحهای سیاسی مطرح شده و میشود ناشی از افکاری است که جز به نابودیِ مخالف با نظراتِ خود رضایت نداده و نمیدهد و از سوی دیگر، جامعهی امروز دست ردّ محکم بر سینهی اینگونه بهاصطلاح جناحها زده است.
البته شاید آقای پزشکیان بر این باور است که رأی آوریِ او به خاطرِ چسباندن و آویزان شدنِ یک بهاصطلاح جناح سیاسی به خود است که در این صورت باید گفت: «تَرسم نرسی به کعبه ای اعرابی / کاین ره که تو میروی به ترکستان است».
رئیسجمهوری باید بداند که مردم دیرزمانی است مهر باطل بر چهرهی بهاصطلاح جناحهای سیاسی زدهاند و عامل بیشترین عقبماندگیها، مشکلات، سختیهای گریبان گیر جامعه، فرار نخبهها، هدر رفت منابع کشور، منزوی کردنِ فرهیختهها و اندیشمندان و … را همین جناحهای محدود و محصورشده در تفکرات حیدری – نعمتی و قدرتطلب میدانند و از آنها نفرتِ بسیار دارند، چراکه نشان دادهاند قدرت را به قیمت نابودی تمام منابعِ کشور خواسته و میخواهند و چنانچه منافع آنها ایجاب کند، حاضرند کل کشور را به پشیزی بفروشند.
پزشکیان زمانی سربلند از خروجی این مسئولیت گذر خواهد کرد که جز به مردم تکیه نکند و بهغیراز خواستههای واقعی جامعه و وعدههایی که داده و حرفهایی که زده به چیز دیگری نیندیشد و آبروی خود را خرجِ کسانی که منفور مردم شدهاند نکند و بداند که سربلندی او درگرو سر جای خود نشاندن دولتهای بهاصطلاح سایه و غیررسمیِ گوناگون است.
ای دوست برای دوست جان باید داد
درراه محبت امتحان باید داد
ثبت دیدگاه