واپسگرایی نوین!
انتخابات مجلس نزدیک شده و بار دیگر دیدگاهها و نگاههای واپسگراییِ مدرن، سوهان زدن بر روان جامعه را سر داده است.
نگاههای بسته و بندآمده در خشکاندیشیهای هوادارانه و کورباورانه ای که در دهههای اخیر به اصلاحطلبی و اصولگرایی شهره یافته و اندرونی پوک و پوچ و تهی از معنا و مفهوم و شناسه دارد، آنچنان نبرد سختی را شروع کردهاند که آنها را از دیدنِ دوروبر خود بیبهره کرده، بهگونهای که توان درک درست از مردم را از سینهچاکهای هر دو سو، ستانده است.
برخی نیز که بر خود نام «مصلح اجتماعی» نهادهاند، آنچنان در چنگال مطلقگرایی گیر کردهاند که به موضوعات و مسائل، سیاهوسفید مینگرند و در تماشای گوناگونی رنگها دچار «خودسانسوری» شدهاند.
این گیرودار، نوآوری و نوآفرینی را به گورستان کشانده و بار دیگر سایهی سیاهِ سیاست زدگی و سیاسیکاریها را بر پیکرهی کشور انداخته و لزوم تحول فرهنگی – اجتماعی را به همگان گوشزد میکند.
در این هوای آلودهی سیاسی، غبارهای گوناگون، تشخیص و تمیز واقعیتها را برای دستیابی به توسعه و پیشرفت، رفاه، امنیتِ تمام جانبه، سربلندی و …. سخت و دشوار کرده است.
بخش گستردهای، در لابهلای غبارهای برآمده از شعار و شور، از ژرفنای خواستههای درونی خود دور شدهاند و نمیدانند که بهدرستی چه میخواهند و در پی چه آرمانشهری هستند.
و چکیدهی کلام …..
ثبت دیدگاه