بسیاری از افراد آنگونه که نگرانِ هَکِ حسابهای بانکی و …. اینترنتی خود هستند، نسبت به هَکِ افکار و اندیشهها ازسوی شمار بالایی از رسانهها بهویژه در فضای مجازی دغدغهای ندارند و یا هرگز به این مهم توجه و دقت نکردهاند، درحالیکه بهتدریج ازسوی آنها چه با برنامه و چه بیبرنامه و چه خواسته و چه ناخواسته، اندیشهها هَک شده؛ هَم روزها و شبهای ارزشمند و بازنگَشتنیِ زندگیشان به بیهودگی و بیحاصلی تلف میشود و هَم سبکِ زندگی، چگونگی انتخاب، نگاه به آینده، نگرش به ارزشها و ضدارزشها و …. دستخوش تغییراتی خواهد شد که هرگز تصورش را هم نمیکردند.
آبشخورِ هدفِ هَکرهای اندیشه، ریشه در اقتصاد و غارتگری، تمامیتخواهی و … دارد اما جز با ایجاب و ایجاد زیرساختهای فرهنگیِ مطالعه و بررسی شده و تغییر باورها و دیدگاهها، دستیابی به اهداف آنان میسر نشده و نمیشود. ازاینرو در مرتبهی نخست به هُویتزدایی و تحقیرِ غیرمستقیمِ جوامع دامن میزنند و با القائات و روشهای روانشناسی و بهرهگیری از دانشِ جامعهشناسی و … با سوءاستفاده از کمدانشی و یا بیدانشیِ افراد، به هَکِ تدریجی اندیشهها میپردازند.
بنابراین برای مقابله با این پدیدهی استعماری و استثماریِ نوین، چارهای جز رشد دادنِ اندیشهها و بالا بردنِ سطح دانش واقعی (غیر مدرکی) همگانی و همچنین زدودن زنگارهای خرافه و تَحَجُر در لایههایِ گوناگونِ اجتماع را نداریم.
ثبت دیدگاه