اَسبِ سَرکش و اَفسارگُسیختهی گرانیها همچنان بر زندگی مردم میتازد و با سُمِّ آهنین خود هرروز بیش از روز قبل، بر سَر و تَن جامعه میکوبد و سُفرهی خلایق را مُدام میبلعد.
مسئولان نیز هریک گُناه را بر گردنِ دیگری میاندازد و با زیادهگویی و مُهملبافیِ ناشی از شَهوتِ وِراجی، خوراک رسانههایی که با بودجهی اسرائیل راهاندازی شدهاند را تدارک میبینند!
گویی همه نشستهاند تا معجزهای بشود و بهیکباره دیوِ خونآشامِ گرانی از پای درآید و آن شود که باید بشود!
مجلسیها که جُز وَضعِ قوانین بهاصطلاح بازدارنده و محدود و محصورکنندهی مردم سررشتهی دیگری ندارند و دولتیها نیز جُز اَندرزدَرمانی و وَعده گویی و دست در جیب خالیِ مردم کردن، از هیچگونه تخصص دیگری بَهره نبردهاند!
سیلِ سهمگینِ بیکاری، طوفانِ ویرانگرِ تَوَرم، رانت و تبعیض و ریا و … ما را به سمت و سویی میکشاند که فَرجام آن جز بَرجامی تلخ و ننگین نخواهد بود.
گروه اندکی که بخشی از قدرت را در دست دارند، جُز به خدای بیرحم و انتقامجویی که خود میپرستند، فکر نمیکنند و شرایط نزدیکی انسانها به معبود را نیز بهغیراز فقر، سختی، گریه و زاری، تنگدستی، تلخی، فشار، بگیروببند و … نمیدانند و با روش و مَنِشِ خود، داعش را به فراموشی سپردهاند!
داشتههایِ خدادادیِ کشور و فقر و فلاکتِ گریبان گیرِ ما، مصداق حکایت ثروتمندِ گدا را دارد.
هشدار که فَرجامِ چنین حالوروزی جُز بَرجامی زهرآگین و شرمآور با سَرسپُردگی و خواری نخواهد بود.
ثبت دیدگاه