چند سالی است که ضربالمثل کُهن و متداول «تفرقه بینداز و حکومت کن»به خاطر عملکرد دولتها در موضوعیت ارز و بهویژه دلار، رنگ و بو و حال و هوای دیگری پیدا کرده و کمکم مبدل به «به جان هم بینداز و شانه خالی کن» شده است!
بهطور مثال در دولت پیشین، کرونا بهانهای شد که دولت، موجران و مستأجران را به جان هم بیندازد و مراجعه به مراجع قضایی را افزایش دهد و از نتایج تدبیرِ! خود شانه خالی کند و تمام مصیبتهای مرتبط با مسکن را بر گردن موجران و سازندگان ساختمان بیندازد. هم موجب فرار سرمایهگذاران در این بخش و هجوم آنان برای رکوردزنی خرید ملک در ترکیه، امارات و… شود و هم با زیر پا گذاشتن حتی موازین شرعی در این مورد، به تنشهای اجتماعی دامن بزند.
دولت کنونی نیز بهطور مستمر با افزایش قیمت ارز و دلار هم از جیب خلقالله، کسری بودجهی خود را بهصورت مردمی! تأمین میکند و مدام بر ضعف ضعفا میافزاید و بر میزان کلفتیِ گردنِ گردنکلفتها اضافه میکند و هم برای توجیه عملکرد خود مقصر میتراشد و غیرمستقیم به کمک رسانهی ملی! گرانیها را بر گردن داخلیها، خارجیها، قصاب، بقال و … میاندازد و مدام طرح مسئلهی «پیدا کنید پرتقال فروش را»، میکند!
بنابراین زین پس ضربالمثل ریشهدار و کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن» بدون تغییر محتوا به «به جان هم بینداز و شانه خالی کن» تغییر شکل داده و در میان گفتوگوهای متداول جای گرفته است.
ثبت دیدگاه