هوای تنفسی پاک که حق مسلم هر موجود زنده در کره خاکی است به دلیل زیادهخواهیها، فرصتطلبیها، تجاوز به حقوق اکثریت، ناگاهی و بیخبری و …. بهتدریج به سم مهلکی مبدل میشود که حاصل آن جهنمی سیاه و مرگهای توام با درد و رنج و عذاب و سرطان است. امروز شهرهای بزرگ مورد هجوم قاتلان آهنی متحرکی بهنام خودرو واقع شده که روزبهروز از لولههای اگزوز خود صدای شوم ناقوس مرگ سیاه را بلند و بلندتر میکنند. شهروندان باید قربانی خودکامگی، خودمحوری و روحیههای خشن تکبعدینگر و مغرور از قدرت و موقعیت شوند و بسوزند و بسازند و حق دمبرآوردن نیز نداشته باشند. ثروتاندوزی چند مغازهدار در خیابانهای اصلی شهر و سد معبر کردن و اشغال پیادهروها توسط کاسبنماهای نورچشمی و نفوذدار بر سلامت شهروندان شیرازی ترجیح دارد، چراکه اجرای طرح محدوده ترافیک کلانشهر شیراز باید متوقف تا جیبهای راحتطلبان بدون هیچ تلاش و کوششی پر و پرتر شود. در آشفتهبازار بیضابطه و بیقاعده، هرکس قادر است با میل و هوس خود، خودرو شخصی را وارد محدوده پرتراکم مرکزی شهر کند و تنها فایده آن پر شدن قبضهای جریمه رانندگی و بیکار نماندن عوامل راهنمایی و رانندگی باشد. دوچرخه که امروز در بیشتر شهرهای پیشرفته جهان به هزارویک دلیل ترویج میشود، در نابسامانی ترافیک گره خورده شهر شیراز جایگاهی ندارد مگر آنکه راکب آن از جان خود سیر شده باشد و بزرگترین ریسک امروز جهان را تجربه کند. متولیان امر نیز تنها و تنها دودستی به میز خود چسبیدهاند و آنچه برایشان اهمیت ندارد بهداشت و سلامتی روحی و جسمی خلایق خدا است بهگونهای که حاضر نمیشوند به سؤالات رسانههای مردمی در این زمینه پاسخ دهند اما همواره با تیترهای خریداری شده و سفارشی و فرمایشی که در خردهجریدههای صیغهای چاپیده میشود، ژستهای مضحک پاسخگو بودن و تحملپذیری نقد بهخود میگیرند و بهحدی از افکار عمومی دور شدهاند که متوجه نیستند مورد نفرت مردم واقع شده و خشم خلایق خوب خدا را با بریز و بپاشها از بیتالمال برای تبلیغات شخصی خود که البته به ضدتبلیغ مبدل شده، درک نمیکنند. دل خوش کردهاند به چند چاپلوس دور و بر خود که با کوچکترین احساس تغییر در مدیریت همین سالوسان و متملقان حاضر نمیشوند حتی جواب سلام رئیس پیشین خود را بدهند و ادامه سالوسی را برای جناب مدیر جدید کارسازی میکنند. و اما آنچه بیشاز هرچیز قلب را میشکند و آه را از ژرفای دل برمیآورد، بیخبری و ناآگاهی مخلوقاتی است که قاتلان بیرنگ و بو و ناپیدای خود را نمیبینند و در عمق بیاطلاعی از عواملی که سلامت جسم و روحشان را نشانه رفته است، دفاع میکنند!!! آدمکشهایی مانند منواکسید کربن، آزبست و …. بهسادگی سرطان و مرض و رنج را به تمام بافتهای بدن این بیخبران شلیک میکنند اما با استقبال شکوهمند!!! ناآگاهان مواجه میشوند! و در اینجا است که انسان « خواب در چشم ترم میشکند … غم این خفته چند ….» نیایوشیج را به خاطر میآورد.
ثبت دیدگاه